نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 287
پرندگانى از ابابيل (پرستو) نشسته و صدا
ميكنند.
امرؤ القيس گويد:
تراهم الى الداعى سراعا كانّهم
ابابيل طير تحت داجن مدجن
مىبينى ايشان را كه بسرعت و شتاب بسوى مرگ روا كند مثل آنكه ايشان
پرنده ابابيل (پرستو) در زير باران هستند.
ابن عبّاس گويد: براى آنها منقارهايى بود مثل منقار پرندگان و پنجه
هايى مانند پنجه سگها و بگفته ربيع دندانهايى مانند دندانهاى درندگان داشتند، و
بگفته سعيد بن جبير پرنده سبزى بودند كه منقار زردى داشتند و بگفته عبيد اللَّه بن
عمير و قتاده پرنده سياه دريايى بودند كه در منقار و پنجههاشان سنگ ريزه داشتند،
و ممكنست كه مختلف بعضى سبز و بعضى سياه بودهاند.
((تَرْمِيهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ))
ميافكندند بر ايشان ريزههايى از سجّيل يعنى پرتاب ميكردند بر ايشان سنگريزههاى
محكم و سخت را كه از جنس سنگ نبوده و ما سجّيل را در سوره هود تفسير كرديم و آنچه
قول در باره آن بود گفتيم ديگر تكرار معنى ندارد، موسى بن عايشه گويد: (حجاره)
سنگريزه از عدس بزرگتر، و از نخود كوچكتر است.
عبد اللَّه بن مسعود، پرندگان فرياد كردند و پس از آن سنگها را بر
آنها پرتاب نمودند، پس خدا بادى را برانگيخت كه سنگريزه را بر سر آنها زد و سختى
آن بيشتر شد، پس هيچ سنگى از آن بر سر مردى نخورد مگر اينكه از طرف ديگر بيرون
آمد، پس اگر بر سرش خورد از مقعدش بيرون آمد(
(فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ)) يعنى قرار داد ايشان را
مانند كاهى كه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 287