نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 252
همين روايت شده است ولى ديگران لترون بفتح
خواندهاند.
دليل:
ابو على گويد: كسى كه لترونّ بضم تاء گفته، پس رأى فعل متعدى بيك
مفعول است مىگويى رأيت الهلال چنانچه مىگويى لبست ثوبك پس هر گاه فعل را با همزه
نقل كردى مفعول ديگرى زياد شود مىگويى أ رأيت زيدا الهلال، پس چون اين فعل را
براى مفعول بنا كردى مىگويى ارى زيدا الهلال و همچنين(
لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ).
لغات:
الالهاء: رفتن بسوى لهو و غفلت گريست.
و اللهو: منصرف شدن بطرف تمايلات و هواهاى نفسانى، گفته ميشود لها
يلهو لهوا و لهى عن الشيء يلهى، و از آنست قول ايشان، پس هر گاه چيزى بخدا اختيار
شود از خدا غافل شده است.
التكاثر: تفاخر بزيادى مناقب است ميگويند: تكاثر القوم آن گه كه
مالشان را از راه مناقب و مفاخر خوانى بدست آورند.
الزياره: آمدن مكانست مثل آمدن محل مألوف بدون اقامت، زاره يزوره
زيارة و از آنست زور تزوير آن گه خطّى تشبيه شود به اينكه خيال شود كه آن خط فلانى
است و حال آنكه نباشد، و المزوره از اين مادّه مشتق است، و فرق بين نعيم و نعمه
اينست كه نعمه مانند انعام است در متضمن بودن معناى منعم انعم انعاما و نعمه و هر
دوى آنها موجب شكر است و نعيم چنين نيست، زيرا كه آن از نعم نعيما است، پس اگر اين
را براى خودش كند هر آينه نعيمى است كه موجب شكر نميشود، و امّا نعمه بفتح
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 252