نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 127
ناگاه و سرزده داخل خانه ميشد و از درخت
خرما بالا ميرفت كه از آن خرما بچيند، و چه بسا ميشد خرمايى ميافتاد و بچههاى آن
مرد فقير بر ميداشتند، پس آن مردك از درخت پائين آمده و خرما را از دست اطفال آن
مرد ميگرفت و اگر ميديد كه در دهان خود گذاردهاند انگشت در دهن بچه نموده و از
حلق و گلوى آنها بيرون مىآورد.
پس آن مرد فقير به پيغمبر 6 شكايت نمود و به آن
حضرت خبر داد كه صاحب درخت خرما چه با او و بچههاى او ميكند.
پيغمبر 6 باو فرمود، برود پس صاحب درخت خرما را ديد و فرمود آيا
ميدهى بمن درخت خرمايى كه شاخهاش در خانه فلانى و يا خم شده بخانه او و براى تو
عوض آن درخت خرمايى در بهشت باشد، گفت من درختان خرماى بسيارى دارم كه در ميان
آنها هيچ درختى فرمايش بهتر از آن نيست، گويد سپس آن مرد رفت و مردى بود كه سخنان
پيغمبر 6 را ميشنيد به آن حضرت عرض كرد آيا آن وعدهاى كه
بصاحب درخت دادى كه درخت خرمايى در بهشت باو دهى بمن عطا ميكنى اگر من آن درخت
خرما را بگيرم، فرمود آرى، پس آن مرد رفت و صاحب درخت را ديد و از او خريدارى كرد،
پس گفت آيا دانستى كه محمد در عوض آن بمن درختى در بهشت عطا فرمود، و من گفتم
خرماى آن مرا سخت بآن علاقهمند كرده است و من درخت خرماى فراوانى دارم كه در ميان
آنها خرمايى بزيبايى و خوبى آن نيست، باو گفت آيا آن را ميفروشى گفت نه مگر آنكه
داده شود چيزى كه گمان نميكنم بدهند، گفت بگو مقصودت چيست گفت چهل درخت خرما، پس
آن مرد گفت بيك درخت خم شده و كج چهل
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 27 صفحه : 127