responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 26  صفحه : 306

او شد. پس مثل اينكه گفته اينجا چيزى نيست كه موجب كفر او شده و او را بكفر بخواند. پس چى او را بسوى كفر فراخواند با بسيارى نعمتهاى خدايى بر او. سپس خداوند سبحان بيان نمود حال او را كه سزاوار بود بر او كه بداند خدا آفريدگار اوست. پس فرمود:

((مِنْ أَيِّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ)) لفظ آن استفهام و معنايش تقرير و بيان است و بعضى گفته‌اند: معنايش اينست چرا نگاه باصل و ريشه خلقتش نميكند كه از چه چيز او را خدا آفريده تا او را دلالت و رهبرى به يكتايى خداى تعالى كند. سپس تفسير نمود و گفت:

((مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ)) از نطفه آب كمى او را آفريد. پس او را طور طور گردانيد 1- نطفه 2- علقه تا آخر خلقتش و بر اندازه معلومى از درازى، و كوتاهى و شنوايى و بينايى و حواس او و اعضاء او و مدّت عمر او و مقدار روزى او و تمام احوال او.

((ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ)) ابن عبّاس و قتاده گويند: يعنى آن گاه آسان نمود راه بيرون آمدن‌[1] از شكم مادرش را تا از آن بيرون آمد. چون بچّه در رحم مادر سرش را به طرف سر مادر و پايش بسمت پاى مادر است. پس خداوند در موقع ولادت آن را بر گرداند يعنى سر را بطرف پائين و پا را بسوى بالا و سر مادر گرداند تا بيرون آمدن او از رحم مادر آسان شود.


[1] حكيم و دانا بودن خالق و آفريدگار انسانى بديهىّ و آشكار است زيرا از او اين مخلوق عجيب و موجود ناشناخته صادر شده بعنايت و تدبيرى كه ممكن نيست از هيچكس مثل آن بوجود آيد. بعلّت اينكه در ذات نطفه اقتضاى حياة و زندگى نيست و البتّه مقتضى هر چيز از لوازم لا ينفكّ آن چيز است. پس زنده بودن آن از ذات او نيست و نيز بتدبير شكم مادر و حرارت( غريزيّه كه در مادر است نيست زيرا در آن و مانندهاى آن اقتضاى حياة و زندگى از ذات آن نيست. پس چطور ميتواند بديگرى حياة و زندگى بخشد و مادر نيز خود ميميرد و اگر حياة لازمه او بود نميمرد. پس براى حياة مبدء ديگرى است براى اينكه هر چيزى كه بعرض است واجب است كه منتهى بچيزى شود كه بالذّات است. پس اگر ما هزاران جسم خشك را جمع كنيم و آب بر آن نپاشيم.

چيزى از او جدا نشود و امّا مقادير و اندازه‌ها پس براى تو كافيست كه يكى از اين رگ‌ها را و شريانها را بدانى در بدن كه اگر از آنچه را كه هست تنگ‌تر يا وسيع‌تر شود توليد بيماريها كند علاجش غير ممكن باشد.( شعرايى)

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 26  صفحه : 306
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست