نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 238
نابينايند و رفت و آمد ميكنند و بعضى كر و
گنگ هستند. و بعضى زبانهاى خود را ميجوند پس چرك از دهانشان جارى ميشود كه اهل
محشر از بوى گند آن ناراحت ميشوند. و بعضى دست و پايشان بريده و بعضى از ايشان، بر
شاخههايى از آتش آويزانند. و بعضى از آنها عفونتشان از مردار گنديده بدتر است. و
بعضى از ايشان بلباسهايى از مس گداخته شده در آتش كه چسبيده به بدنشان است
ملبوسند.
امّا آنهايى كه بصورت ميمونند آنها سخنچينان از مردمند. و امّا
آنهايى كه بر صورت خوكند. پس آنها حرام خورها كه از راه حرام كسب ميكنند. و امّا
آنها كه وارونهاند آنها ربا خورانند. و نابينايان قضات و دادستانهايى هستند كه در
حكمشان ستم ميكنند. و كر و لالها افرادى هستند كه باعمال خود مغرورند و آنهايى كه
زبان خود را ميجوند دانشمندانى هستند كه بعلمشان عمل نكردهاند. و نيز قاضىهايى
هستند كه اعمالشان مخالف گفتارشان بوده و دست و پا بريده آنهايى هستند كه همسايگان
را اذيّت ميكردند و دار آويختگان بر شاخههاى آتش افراد سازمانى هستند كه در ميان
مردم و حكومت دولت سعايت كرده (و پرونده سازى نموده و مردم را بزندان و تبعيد و
اعدام مبتلاء مينمودند) و آنهايى كه عفونتشان از مردار بدتر است افراديند كه از
شهوات و لذّتهاى حرام كامياب ميشدند و حقوق مالى خدا را (از زكاة و خمس و ...)
نمىپرداختند. و آنهايى كه لباسشان از مس گداخته در آتش است آنها اهل كبر و مفاخرت
است.[1]
[1] و اين حديث دلالت ميكند بر تجسّم ملكات باطنه در آخرت. و
چنانچه در دنيا نمىبيند انسانى آنچه در فضائل و سعادتهايى حاصل براى نفس اوست
بسبب اعمال حسنه همين طور در آخرت نميبيند آنچه در دنيا بر او بود از جمال و
تندرستى و كمال جسم بلكه نفس انسانى در اينجا ظاهر ميشود بصفاتش بعد از آنكه در
دنيا از بين رفته بود و بدن در اينجا مقهور و نابود است بعد از آنكه ظاهر بود حكمش
و بدن سايه نفس است در اينجا معلول آنست نفس را از آنچه اراده ميكند باز نميدارد
چنانچه در دنيا بود و تعلّق و بستگى آنها بآن بدن نوعى ديگر است از بستگيها نه مثل
تعلّق آن در دنيا بواسطه روح بخارى و حركت قلب و جريان خون و غير اينها.
مترجم محمّد رازى گويد: اخبار و احاديث بسيارى در تجسّم ملكات
است و اينكه مردم به سراير و ضماير خويش محشور ميشوند. و افرادى از اولياء حقّ
هستند در اين عالم كه ضمير و باطن و صفات بهيميّه انسانها را مىبينند و ميشناسند
و مظهر يا ستّارند كه سر پوشى ميكنند و بندهگان خدا را رسوا نميكنند.
و بقول شاعر:
مصلحت نيست كه
از پرده برون افتد راز
ور نه در عالم
رندان خبرى نيست كه نيست
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 238