نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 214
و سبز است. يعنى كفّار وقتى طلب سايبانى از
آن ظلّ و سايه ميكنند، آن سايه حرارت زبانه و شعله آتش را از ايشان دفع نميكند.
سپس خداوند سبحان آن آتش را تعريف فرمود و گفت(
(إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ)) بدرستى كه آن آتش مىپراند
جرقّهاى باطراف( (كَالْقَصْرِ)) يعنى
مانند در بزرگى. و بيم آن پرواز و پرش آنست بر كافرها از هر جهت. پناه بر خدا
ميبريم از آن، از ابن عبّاس و مجاهد نقل شده كه گويد: قصر مفرد قصور است از بناها
و عرب شتر را تشبيه به قصور ميكند.
اخطل گويد:
كانّه برج رومىّ يشيّده
لزّ بحصّ و آجر و احجار
گويا كه آن برج رومى است كه آن را محكم با گچ و آجر و سنگ چسبانيده
است.
عنتره گويد:
فوقفت فيها ناقتى و كانّها
فدن لأقضي حاجة المتلوّم
پس متوقّف نمودم در آن شترم را و مثل آنكه آن قصر و اطاق انتظار است
بر آورم حاجت نيازمند منتظر را و فدن قصر است.
قتاده و ضحّاك و سعيد بن جبير گفتهاند: كالقصر يعنى مانند ريشه و
تنه درختان بزرگ سپس رنگ آن را تشبيه بجمالات صفر نمود و گفت( (كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ))
حسن و قتاده گفتهاند: گويا آن ريسمان و طناب سياه است، براى اينكه سياهى آن از
زردى است.
فرّاء گويد: سياهتر از شتر نمىبينى مگر اينكه آن مايل بزردى باشد و
براى همين عرب شترهاى سياه را صفراء ناميده.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 26 صفحه : 214