responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 26  صفحه : 141

او فى بالعقد: وفا كرد بآن پس وفا نمود لغت اهل حجاز است و وفى لغت تميم و اهل نجد است.

النّذر: تعهّد بر كار خوبيست كه انسانى آن را بر خود واجب ميكند نذر ينذر. يعنى نذر كرد و نذر ميكند.

عنتره شاعر گويد:

الشاتمى عرضى و لم اشتمها

و النّاذرين اذا لم ألقهما دمي‌

آن دو نفر عرض مرا دشنام دادند و حال آنكه من دشنام ندادم آنها را و نذر كننده‌گانى كه ميگويند هر آينه اگر ما عنتره را ديديم البتّه او را خواهيم كشت. شاهد اين بيت كلمه النّاذرين. نذر كنندگانست.

المستطير: يعنى منتشر و پراكنده. اعشى گويد:

فبانت و قد اسأرت فى الفؤاد

صدعا على نائها مستطيره‌

پس (آن زن) جدا شد و حال آنكه در دل باقى گذارده بود شكافى كه ناله و اندوه از فراق او طولانى و دائمى است شاهد اين بيت كلمه مستطير است القمطير: بدى شديد و سخت را گويند و قد اقمطر اليوم اقمطرارا، به تحقيق كه روز سخت بدى بود سخت بودنى و روز قمطرير و قماطر روزيست كه گويا آن روز بهم پيچيده است.

شاعر گويد:

بنى عمّنا هل تذكرون بلاءنا

عليكم اذا ما كان يوم قماطر

پسر عموهاى ما قطعا بخاطر داريد حمله و وبلاء ما را بر خودتان در آن هنگامى كه روز بسيار سختى بود. شاهد اين بيت كلمه قماطر است.

بعضى گفته‌اند هل در آن بيت بمعناى قد و قطعا است.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 26  صفحه : 141
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست