responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 35

نمودم و فقه الرجل بضم يعنى فقيه و دانا شد، ابن دريد گويد:

الجسم: هر شخص مدركى را گويند، و هر جسم بزرگى را جسيم و جسام گويند و الاجسم عظيم الجسم است، شاعر گويد:

و اجسم من عاد جسوم رجالهم‌

و اكثر ان عدوّا عديدان الرمل‌

و جسمهايى از قوم عاد بزرگ است مردان ايشان و بيشترند از ريك صحرا اگر شمرده شوند، شاهد در كلمه اجسم و جسوم است كه جمع جسم ميباشد اهل كلام اختلاف در تعريف جسم كرده و محقّقين ايشان گفته‌اند آن چيزيست كه داراى طول و پهنا و عمق باشد (خلاصه داراى ابعاد ثلاثه طول و عرض و عمق باشد) و براى همين وقتى در اين سه جهت زياد شد گفته ميشود اجسم و جسيم، و بعضى گفته‌اند چيز تركيب يا تأليف شده است.

و بعضى گفته‌اند: آن چيزيست كه قائم بخود باشد يعنى محتاج به محلّى نباشد (چون عرض) و صحيح قول اوّل است و اجسام چيزيست كه از جواهر تأليف و تركيب شود، و آن چيزهايى هستند كه تجزيه نميشوند تركيب شده بمعناهايى كه بآن مؤتلفات گفته ميشود، پس وقتى تأليف و تركيب از آن برداشته شد اجزاء لا يتجزّا باقى خواهد ماند، و اختلاف كرده‌اند در اقل اجزاء جسمها و صحيح آنست كه از هشت جزء تركيب شود، و ابى هذيل گويد: از شش جزء و بلخى گويد از چهار جزء.

اعراب:

(ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌)، تقديرش اينست ساء العمل عملهم، بد عمل است عمل ايشان، پس قول خدا( ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌)، ما موصوله و صله در محل‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 35
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست