responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 279

(هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ‌) ابن عبّاس و مجاهد گويند: حجّت و دليل من يعنى گم شد از من آنچه من آن را حجّت خود معتقد بودم.

و بعضى گفته‌اند: يعنى هلاك و نابود شد از من تسلّط و امر و نهى من در دنيا بر آنچه من بر آنها مسلّط بودم. پس ديگر امر و نهى براى من نيست.

سپس خداوند سبحان خبر داده كه بفرشتگان ميگويند.

(خُذُوهُ فَغُلُّوهُ‌) يعنى او را محكم بغل به بنديد و غل اينست كه، يك دست و پاى او را بگردنش بجامعه به بندند.

(ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ‌) يعنى او را در آتش بزرگ دوزخ بياندازيد و آتش را بر او ملزم داريد.

(ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها) آن گاه در زنجيرى كه طولش‌( سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ‌) يعنى او را در آن زنجيرى كه هفتاد ذرع درازيش هست قرار دهيد زيرا گردنش را در آن گرفته سپس ميكشند.

ضحّاك گويد: جز اين نيست كه داخل كنند در دهانش و از دبرش بيرون آورند. پس بنا بر اين معنايش چنين ميباشد. سپس زنجير را ببنديد در او پس وارونه شده چنان كه ميگويند: ادخلت القلنسوة فى رأسى. قلنسوه را در سرم گذاردم.

اعشى گويد. اذا ما السّراب ارتدى بالأكم هر گاه سراب نبود (آب نما) من بلنديهاى زمين را ميپوشانم و لكن اين وارونه است. يعنى من بلنديهاى زمين را با سراب ميپوشانم.

نوف بكالى گويد:

هر ذراعى هفتاد باع است و باع دورتر است از ميان تو و بين مكّه و او در رحبه كوفه بود. حسن گويد: خدا داناتر است به اينكه آن كدام‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 279
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست