responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 239

آدمى واقع شد در كار بزرگى كه محتاج ميشود در آن جديت و كوشش كند دامنش از ساقش بالا ميزند و جمع ميكند، پس كشف از ساق عاريه آورده شده در محل شدّت و براى دريد بن صمه انشاد كرده.

كميش الازار خارج نصف ساقه‌

بعيد من الآفات طلاع انجد

زير جامه‌اش را بالا زده كه نصف ساقش بيرون است دور است از آفتها مجرّب و كار آزموده و جدّى در كارهاست، شاهد اين بيت نصف ساقه ميباشد كه كنايه از جدّيت و كوشش است.

پس تأويل آيه اين است روزى كه كار سخت شد چنانچه سخت ميشود كه محتاج ميشود كه كشف ساق كند و پايش را بيرون اندازد.

(وَ يُدْعَوْنَ‌ إِلَى السُّجُودِ) يعنى بايشان بر طريق سرزنش و ملامت ميگويند سجده كنيد.

(فَلا يَسْتَطِيعُونَ‌) پس توانايى ندارند، و برخى گفته‌اند كه سختى كار و دشوارى آن روز آنها را بسجود خوانده و بزانو در مى آورد و اگر چه منتفع بآن هم نميشوند، البته ايشان را امر بسجده ميكنند و اين چنانست كه انسانى ناچار بسجده ميشود و برو ميفتد وقتى كه باو مصيبتى از مصيبتهاى دنيوى برسد.

(خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ‌) يعنى ديدگان آنها ذليل و خوار و سرافكنده است كه از روى ذلّت و خوارى نظرشان را از زمين بلند نميكنند.

(تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ) يعنى ذلت پشيمانى و حسرت آنها را فرو ميگيرد.

(وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ‌) يعنى مردمى بودند تندرست ممكن بود بر ايشان سجده كنند، پس سجده نكردند، يعنى در دنيا

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 25  صفحه : 239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست