نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 82
كه ميگويند (ما بين لابثيها) يعنى لابثى
مدينه و اين كنايه جايز است براى اينكه معلوم است مقصود از ها ارض است.
((وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ))
يعنى و باقى ميماند پروردگار تو كه با ادلّه ظاهر است ظهور انسان بوجه پروردگار( (ذُو الْجَلالِ)) يعنى صاحب بزرگى و- كبريايى
و استحقاق سپاس و ثناء است بواسطه احسانى كه آن در اعلا درجه و مراتب احسان و
انعام اوست آن چنان خدايى كه اصل و اساس هر نعمت است(
(وَ الْإِكْرامِ)) صاحب اكرام است پيامبران و اولياء خود را اكرام ميكند به الطاف و
فضيلت دادنش با عظمت و جلال خودش.
و بعضى گويند: معنايش اينست كه او اهل آنست كه تعظيم شود و تنزيه
گردد از آنچه را كه لايق بصفات او نيست، چنانچه انسان بغير خودش ميگويد:
«انا اكرمك عن كذا و اجلك عنه» من تو را از براى فلانى و يا فلان كار
احترام ميكنم و از براى خاطر آن تجليل مينمايم مثل قول او (اهل التقوى) يعنى اهل
است كه از او پرهيز شود و يا پرهيز كند، و عرب ميگويد: اين وجه رأى است و اين وجه
تدبير و انديشه است بمعناى اينكه آن راى و تدبير است.
اعشى گويد:
و اوّل الحكم على وجهه
ليس قضايى بالهوى الجائرى
و اوّل حكم و داورى بر رأى اوست، و حكم و قضاوت من هم از روى هواى
ظالمانه و ستمگرى نيست.
يعنى تقرير نمود حكم و قضاوت را چنانچه بود.
و بعضى گويند: كه مقصود از وجه چيزيست كه موجب قرب بسوى خداى تعالى
شود و انشاد نمود:
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 82