نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 78
كلبى گويد: و آن مثل قول خداى سبحان( (وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً)) است[1] و حال آنكه در يكى از آنها نور است،
و مثل قول او( (يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ
يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ))[2]
است و حال آنكه رسولان و پيامبران از بنى آدمند و از نسل انسانند نه از جن و
موجودات نامرئى.
ابن عبّاس گويد: بيرون ميآيد از آن دو يعنى از آب آسمان و آب زمين
بجهت اينكه وقتى باران از آسمان باريد صدف دهان خود را باز ميكند و آن قطره را
ميگيرد، پس لؤلؤ از همان قطره در دل صدف بوجود ميآيد، و براى همين معنى حمل شده بر
درياى آسمان و درياى زمين.
و بعضى گفتهاند: كه شيرين و شور بهم برخورد ميكند پس آب شيرين مثل
لقاح و تزريقى است براى آب شور و مرواريد استخراج نميشود مگر از مكانى كه آب شور و
شيرين با هم تلاقى كردهاند و اين در پيش غوّاصها معروف است.
جناب سلمان فارسى سلام اللَّه عليه و سعيد بن جبير و سفيان ثورى
روايت نمودهاند كه مراد از دو دريا و بحر حضرت على 7 بحر ولايت و حضرت
فاطمه سلام اللَّه عليها بحر عصمت و نبوّت است و ميان آنها فاصله و واسطهاى چون
محمد 6 است.
((يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ)) بيرون ميآيد از آن دو دريا حسن و حسين : و عجيب نيست كه
آن دو بزرگوار دو دريا بوده باشند براى وسعت فضل و مقامشان و زيادى خير ايشان، و
دريا را بحر گويند براى