responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 24  صفحه : 349

((الْمُهَيْمِنُ)) ابن عباس و ضحاك و جبائى گويند: يعنى ايمن چنانى كه حق هيچكس نزد او ضايع نميشود.

مجاهد و قتاده گويند: يعنى شاهد كه گويا گواه است بر ايمان كسى كه باو ايمان آورده ...

و بعضى گويند: كه مهيمن در معنى همان مؤمن است براى آنكه اصلش:

مؤيمن است مگر اينكه آن مبالغه‌اش در صفت بيشتر است.

و بعضى گويند: آن رقيب بر چيز است گفته ميشود هيمن يهيمن فهو مهيمن هر گاه مراقب بر چيزى باشد.

((الْعَزِيزُ)) يعنى قادر و توانايى كه مغلوب شدن بر او صحيح نيست.

و بعضى گويند: عزيز او نيرومنديست كه در دست‌رسى قرار نگيرد، و بر او مرام و مقصدى ممتنع نباشد.

((الْجَبَّارُ)) آن خدايى كه در ملك و سلطنتش عظيم الشأنست و مستحق نيست كه جز خداى تعالى هيچكس بر اين اطلاق موصوف بجبّار شود، پس اگر بندگان موصوف باين صفت شوند جز اين نيست كه لفظ را در غير موضع و جاى خود استعمال و اطلاق كرده‌اند و مذمتشان خواهد بود.

و بعضى گويند: جبار آنست كه ذليل و خوار است براى او ما سواى او و هيچ دستى هم باو نميرسد.

سدى و مقاتل گويند: جبّار آنست كه بيچاره ميكند مردم را و مجبور ميكند ايشان را بر آنچه كه خواسته است و اختيار زجاج هم همين است، پس از ماده (جبره على كذا) وقتى كه او را اكراه كند ميباشد[1].


[1]- اين مبنا و معتقد اهل سنّت و بالخصوص مجبره است كه ميگويند:(« خدا نستجير باللّه جبّار است بآن معنى كه بندگان را مجبور ميكند در- كارهاى خير و شرّ و سلب اختيار از آنان كرده و قائل بجبرند و حال آنكه لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين، نه جبر جبر است و نه اختيار اختيار، بلكه امريست بين بين، و بگفته مولوى بلخى:

اينكه گويى اين كنم يا آن كنم‌

اين دليل اختيار است اى صنم‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 24  صفحه : 349
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست