نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 329
و گردنه است، و ايشان هفتاد مرد بودند بيعت
كردند با رسول خدا بر جنگ با سفيد پوستان و سرخ پوستان.
((يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ))
دوست دارند كسانى را كه بسوى ايشان هجرت ميكنند، براى آنكه آنها احسان كردند
بمهاجرين و ايشان را در منازل خود سكونت دادند و در اموالشان شريك نمودند.
((وَ لا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا)) يعنى در دلهايشان حسدى و بخلى و خشمى نيافتند از آنچه را كه مهاجران
داد از مال بنى النضير و به آنها نداد.
((وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ))
يعنى ايثار ميكنند مهاجرين را و آنها را مقدّم ميدارند باموالشان و منازلشان.
((وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ)) و
اگر چه بايشان نياز و حاجتى هم باشد خداوند سبحان توضيح داد كه ايثار ايشان از جهت
بينيازى و توانگرى از مال نبود بلكه با نياز و احتياج خودشان بود كه پاداششان و
ثوابشان نزد خدا بزرگتر و بيشتر باشد و روايت شده كه انس بن مالك قسم ميخورد بخداى
تعالى كه در ميان انصار بخيلى نبود و اين آيه را قرائت ميكرد.
((وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ))
يعنى و كسى كه دفاع كند از خودش و منع كند از بخل خودش را(
(فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)) پس آن گروهند رستگاران و
فائزون بثواب خدا و نعمتهاى بهشتى.
و ابن زيد گويد: كسى كه نگيرد چيزى را كه خدا از آن نهى نموده و منع
نكند چيزى را كه خدا او را امر باداء آن نموده، پس حقيقة منع كرده بخل نفسش را.
و سعيد بن جبير گويد: بخل نفس گرفتن مال حرام و ندادن زكاة است
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 329