نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 153
حسن و فراء گويند: فرشهايى كه بعضى از آن
بالاى بعض ديگر افتاده.
جبائى گويد: يعنى زنان و بانوانى كه در عقل و زيبايى و كمال در درجه
بالا و بلندى هستند، گويد: و براى همين در عقب آن فرمود:(
إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً) و بزن و همسر انسان فراش
گفته ميشود و از آنست فرمود: پيامبر 6
«الولد للفراش و للعاهر الحجر»
[1]( (إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً))
يعنى آنها را ما ايجاد كرديم بآفريدن جديد و تازهاى.
ابن عباس گويد: مقصود زنان انسى و آدميان و پير زالهاى كهنسال هستند
و ميفرمايد: يعنى كه ما ايشان را آفريديم بعد از پيرى و كهنسالى در دنيا آفريدن
ديگرى.
و بعضى گويند: يعنى ما ايجاد كرديم حورالعين را چنانچه ايشان بر آن
[1]- مترجم گويد: اين از احاديث متواتره بين فريقين اهل سنّت و
اماميّه است و در تواريخ عامّه و خاصّه نقل شده كه وقتى معاوية بن ابى سفيان
لعنهما اللَّه خواست زياد بن ابيه لعنه اللَّه را كه روزى از عمّال حضرت على 7 بود بسوى خود بكشد، از او دعوت كرد با نامهاى كه بيا بطرف ما زيرا تو پسر
پدر من ابو سفيانى نه فرزند ديگرى و نه فرزند مجهولى، و با پول دادن و رشوه به
بعضى از دلّالان فحشاء كه شهادت دهند كه ابو سفيان با سميّه ملعونه ما در زياد
آميزش كرده و نطفه حرام نجس خود را برحم او ريخته و او از ابو سفيان بوجود آمده و
در شام باين منظور مجلس بزرگى ترتيب و اعلان كرد كه زياد برادر من است و باين
توطئه او را خريد و از حق و ولايت منحرف كرد و امارت كوفه و عراق را بآن ملعون
تفويض نمود، و پس از آن حضرت امام حسن( ع) بمعاويه نامه نوشت و با اين جمله حديث
جدّ گراميش، آن ملعون را پاسخ داد: الولد للفراش، و للعاهر الحجر، فرزند متعلّق
بزن شرعى است و براى زناكار و زانى جز سنگ- نصيبى نيست.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 24 صفحه : 153