responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 23  صفحه : 82

است، و از اين نمونه است شعر شاعر ديگر كه ميگويد:

(منطق صائب و تلحن احيانا

و خير الحديث ما كان لحنا)

يعنى: (داراى منطقى با نفوذ است كه گاهى هم كنايه‌آميز است، و بهترين گفتار آن است كه در آن كنايه و اشاره باشد).

و علّت اينكه به (تعريض) (لحن) گفته ميشود آنست كه لحن عبارتست از كشاندن سخن به جهت خلاف مسير آن، و از همين باب است كه عمر گفته است كنايه و لحن‌گويى را بياموزيد همانگونه كه قرآن را مى‌آموزيد.

2- امّا استعمال لحن در غلط و خطاء، اين نوع لحن عبارتست از منحرف ساختن اعراب (حركات حروف) از جهت صحيح آن، و فعل آن (لحن يلحن) است كه اسم فاعل آن (لاحن) ميباشد.

معنى آيات:

آن گاه خداوند علّت تسلّط شيطان را بر آنان بيان داشته مى‌فرمايد:

(ذلِكَ) يعنى: اين وسوسه‌ها و فرمانهاى شيطانى‌(بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ) بدان جهت بود كه آنان به كسانى كه از آنچه خداوند نازل فرموده است بدشان مى‌آيد گفتند ...

حضرت امام محمّد باقر و امام جعفر صادق (ع) ميفرمايند: (منظور از اينان بنى اميّه است كه از آنچه خداوند در مورد ولايت على ابن ابى طالب (ع) نازل كرده بود بدشان آمد.

(سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ) يعنى بعضى از خواسته‌هاى شما را بجا مى‌آوريم‌[1].


[1]- تفسير نور الثقلين ج 5 صفحه 42 حديث 67:( از اصول كافى از(- حضرت صادق( ع) روايت شده است در باره گفتار خداوند بزرگ( إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‌ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى) فلان و فلان و فلان است كه اينان در ترك ولايت امير المؤمنين( ع) از ايمان خود مرتد شدند.

گفتم: از گفتار ديگر الهى( ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ‌) منظور چيست؟

گفت: بخدا سوگند اين آيه در باره آن دو نفر و پيروانشان نازل شده است.

اين آيه قول خداوند بزرگ است و جبرئيل بر محمّد6 نازل فرموده است.

( كه آنان بكسانى كه از آنچه در باره على( ع) نازل شده است ناراحت بوده مى‌گويند ما در پاره‌اى از امور شما را اطاعت خواهيم كرد) سپس گفت: اينان بنى اميّه را به پيمان با خود فرا خواندند كه نگذارند امر ولايت و حكومت پس از پيامبر خدا6 در ميان ما خاندان نبوّت قرار گيرد، و چيزى از بيت المال را به ما ندهند، و گفتند: اگر ما خمس را به آنان بدهيم ديگر بچيزى محتاج نخواهند بود، و ديگر اهميّت نمى‌دهند كه حكومت در ميان آنان باشد، و لذا گفتند: ما در بعضى از كارها كه ما را براى آن فراخوانديد اطاعت ميكنيم و آن عبارتست از خمس كه چيزى از خمس را به آنان نميدهيم، و قوله:( كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ‌) آنچه كه خداوند نازل كرده چيزى است كه آن را بر بندگانش فريضه ساخته است كه ولايت امير المؤمنين( ع) است، ابو عبيده نيز همراه آنان و كاتبشان بود كه بدنبال اين قرارداد خداوند نازل فرمود:( أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ، أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ ...)

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 23  صفحه : 82
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست