نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 23 صفحه : 27
و در آيه 35 جزء قرائتهاى نادره در قرائت
حسن و عيسى ثقفى (بلاغا) به نصب آمده است.
و نيز در قرائت ابن محيصن آمده است (فهل يهلك) به فتح ياء.
دليل قرائت:
ابو على گويد: اينكه قرّاء خواندهاند: (أ و لم يروا أن اللَّه الذى
خلق السماوات و الأرض) تا (بقادر) از باب حمل بر معنى است، و علّت آنكه باء بر
(قادر) وارد شده است آن است كه آيه به اين معنى است: (أَ
وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ)[1].
و از لحاظ حمل بر معنى مثل اين مورد است قول شاعر كه گفته است:
. و سپس شاعر گويد: (و مشجّج أمّا سواء قذاله)
زيرا چون جمله (غيّر مع البلى الّا رواكد) بمعنى بها رواكد است مصرع بعدى (مشجج)
بر آن عطف شده است.
و بر همين منوال است آيه (يُطافُ عَلَيْهِمْ
بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ) كه به دنبال آن مىفرمايد: (وَ حُورٌ عِينٌ) زيرا يطاف عليهم بكذا در
معنى لهم فيها كذا است.[3]
[1]- و چون جمله در معنى نفى است باء بر سر خبر منفى در آمده
است.
[2]- ضمير در( بادت) به( ديار) بر مىگردد، و در يك نسخه بجاى مع
من آمده است، و رواكد بمعنى سه پايه است و مشتق از ركود است بدين جهت كه سه پايه
ثابت است، و دنباله مصرع دوم و مشجج چنين است( فبدأ و غيّب ساره المعرّاء و
المشجج)
[3]- منظور مؤلّف محترم آيه 20- 17 از سوره واقعه است( وَ
يَطُوفُ عَلَيْهِمْ(- وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ بِأَكْوابٍ وَ ... حور عين( و آيه
مذكور( يطاف) در سوره صافّات آيه 37 است كه( و حور عين) بر آن عطف نشده است، روشن
است كه اين اشتباه در اثر اعتماد به حافظه بوده است، بنا بر اين هنگامى كه( و حور
عين) معطوف بر يطاف نشد بلكه معطوف بر يطوف عليهم بود از حمل بر معنى خارج و
نمىتواند شاهد بحث ما باشد، زيرا( وَ حُورٌ عِينٌ) عطف بر لفظ يطوف عليهم خواهد
شد و معنى هم درست است، زيرا در فرض توهّم مؤلّف محترم عطف( حور عين) بر يطاف
عليهم بصيغه مجهول بدين معنى بود كه حور عين را براى آنان مىگردانند، و چون اين
معنى صحيح نبوده است و حور عين را عطف بر معنى گرفته مىفرمايند يطاف عليهم يعنى:
لهم فيها كذا- مترجم)
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 23 صفحه : 27