بنا بر اين معنى آيه اين است كه مردانى مردان ديگر را مسخره نكنند.
و سخريه به معنى استهزاء است، مجاهد گويد يعنى: هيچگاه ثروتمندى حق
ندارد بينوايى را به خاطر فقرش مسخره كند، و چه بسا آن فقيرى كه در ظاهر حال به
نظر پست جلوه مىكند در پيشگاه خداوند از آن ثروتمندى كه به ظاهر شريف جلوه مىكند
منزلت و مقام بيشترى دارا باشد.
اما اگر مؤمنى فرد كافرى را مسخره كرده تحقير نمود گنهكار نيست.
ابن زيد گويد: اين آيه مسلمانان را نهى كرده است كه مؤمنين كسانى را
كه داراى فسق علنى هستند مسخره نكنند كه چه بسا شخص مسخره شده از نظر عقيده در
پيشگاه خداوند از شخص مسخره كننده بهتر باشد، يا اينكه در باطن اسلام آورده باشد،(وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ) به
همان معنى كه گذشت[2].
(عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ، وَ لا تَلْمِزُوا
أَنْفُسَكُمْ) يعنى به يكديگر ناسزا نگوئيد، همانگونه مىفرمايد و لا تقتلوا
أنفسكم، زيرا مؤمنين مانند يك نفر هستند، كه هر گاه برادرش را بكشد مانند آن است
كه خودش را كشته است، اين تفسير از ابن عباس و قتاده نقل شده است.
لمز عبارت است از عيبجويى روبرو، و همز عبارت است از عيبجويى پشت
سر.
[1]- شاهد در شعر بر اين است كه قوم در مقابل نساء قرار داده
شده.
[2]- گفتيم بنا بر قول خليل قوم به معنى رجال است كه در مقابل
نساء آمده است، بنا بر اين معنى آيه مىشود: نه مردان حق دارند مردان را مسخره
كنند، نه زنان حق دارند زنان ديگر را مسخره نمايند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 23 صفحه : 216