responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 319

((خُذُوهُ)) يعنى به مأمورين جهنّم گفته ميشود اين گناهكار را بگيريد.

((فَاعْتِلُوهُ)) يعنى او را هل دهيد، و با زور و جبر بطرف جهنّم گسيل دهيد، و از اين قبيل است گفته شاعر عرب.

(فيا ضيعة الفتيان اذ يعتلونه‌

ببطن الرّى مثل الفنيق المسدّم)[1]

يعنى: (واى بر آن جوان از دست رفته‌اى كه او را همچون شترهاى بد روى خاك كشان كشان ميبرند).

و از مجاهد نقل كرده‌اند كه «فاعتلوه» يعنى او را روى خاك انداخته كشان كشان ببريد طورى كه صورتش بخاك ماليده شود.

((إِلى‌ سَواءِ الْجَحِيمِ)) از قتاده است يعنى: او را بوسط جهنّم ببريد و اينكه وسط چيزى را «سواء» گويند بعلّت آنست كه فاصله وسط با اطراف آن، مساوى است، و سواء بمعنى عدل است.

((ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ)) مقاتل گويد: خزانه دار جهنّم آبى جوشان از روى سر آنان عبور ميدهد كه در اثر آن مغز سرشان ميجوشد.

((مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ)) حميم آبى است كه در منتها درجه حرارت است و خازن جهنّم بآن گنهكار ميگويد:

((ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ)) يعنى: اين عذاب را بچش كه تو با عزّت و بزرگوار هستى! زيرا اين جهنّمى در دنيا ميگفته است من عزيزترين فرد اين وادى و بزرگوارترين آنان هستم، همين فرشته عذاب باو ميگويد:

اى كسانى كه خودت را عزيز و بزرگوار من پنداشتى اينك عذاب الهى را


[1] شاهد در اين شعر بر سر جمله« يعتلونه» است كه بمعنى به زور بردن و روى خاك كشيدن آمده است.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 319
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست