responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 277

وجه سوّم اينكه عطف شود بر قوله: «يحسبون انا لا نسمع سر هم و نجواهم و قيله».

و هر كس و قيله را برفع خوانده است دو وجه دارد:

1- آنكه خبر آن محذوف و تقدير چنين باشد «و قيله قيل يا رب».

2- آنكه خبر آن را و قيله يا ربّ مسموع و متقبّل بگيريم كه در تقدير است.

بنا بر اين يا رب محلّا بوسيله قيله كه در لفظ مذكور است منصوب ميباشد، و بنا بر قول ديگر بوسيله قيله مقدر منصوب است و از متعلّقات آن ميباشد، و اين تركيب از آن جهت كه ممنوع است حذف قسمتى از موصول و باقى ماندن بقيّه‌اش معنى ندارد، زيرا حذف قول شايع است بطورى كه بمنزله مذكور محسوب ميگردد.

و ممكن قيلهم در شعر كعب بنا بر اين دو وجه مرفوع خوانده شود.

ابن جنّى ميگويد: قيله معطوف است بر علم اى علم قيله كه بعدا مضاف حذف شده، و مصدرى كه قيل باشد مضاف است به هايى كه در معنى مفعول است، و تقدير اينست: «و عنده علم ان يقال يا رب ان هؤلاء قوم لا يؤمنون».

و هر كس فسوف تعلمون با تاء خوانده است، وجهش آنست كه بنا بر تقدير قل لهم فسوف تعلمون ميباشد.

و وجه ياء آنست كه حمل شود بر غيبت كه سياق عبارات قبلى است كه فاصفح عنهم و قل سلام باشد، و تقديرش اينست: «و قل امرنا و امركم سلام اى متاركة.

معنى آيات:

آن گاه خداوند ياد آورى ميكند كه معبودان آنان نميتوانند از آنان شفاعت كنند و ميفرمايد:

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 277
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست