نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 22 صفحه : 223
لغات آيات:
يعش- عشو در اصل بمعنى نگاه كردن با چشم ضعيف است، گفته مى شود عشى
يعشوا عشوا و عشّوا هنگامى كه چشمش ضعيف گردد، و نور خود را از دست دهد، گويا كه
روى چشمش پردهاى افتاده است، اعشى گويد:
«متى
تأته تعشو الى ضوء ناره
تجد خير نار عندها خير موقد»
و هنگامى كه چشم كسى از بين رود گفته ميشود عشى يعشى عشاؤ الرجل
اعشى.
و در قرائت نادرى خوانده شده است «و من يعش» بفتح شين كه معنايش
«يعم» است يعنى: «هر كس كور شود».
و گفته ميشود «عشى الى النار» هنگامى كه كسى بسوى آتش رود، و آهنگ آن
نمايد، و «عشى عنها» گفته ميشود در موردى كه انسان از چيزى روگردان شده آهنگ چيز
ديگرى كند، مثل اينكه گويند: «مال اليه» و «مال عنه».
نقيض- تقييض عبارتست از آمادگى و گسيل يافتن، ازهرى گويد:
«قيض اللَّه فلانا: جاء به» يعنى آورد او را.
معنى آيات:
پس از آنكه ياد متّقين گذشت بدنبال آن از وعدههاى عذاب براى كسانى
كه صفاتى ضدّ متّقين دارند ياد كرده ميفرمايد:
((وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ))
قتاده و سدى گفتهاند يعنى: كسى كه از ياد خدا روگردان شود.
ابن عباس و ابن زيد گفتهاند: «و من يعم عنه» يعنى كسى كه از ديدن
ذكر خدا «قرآن» كور شود[1].
[1] اين نسبت به ابن عبّاس طبق نسخه تفسير ما اشتباه( است زيرا
ابن عباس در تفسير خود صفحه 305« يعش» را بمعناى يعرض يعنى روگردان شدن گرفته است،
و چون قرائتهاى ديگرى بوده است سپس ميگويد:« و يقال: يمل ان قرائت بالخفض و يقال:
يعم ان قرأت بالنصب» و معنى يمل و يعم را در صورت قرائت جرّ و نصب« يعش» با يقال
ذكر ميكند، در صورتى كه قبلا مختار خود را كه همان اعراض بود بيان نموده است، و
مختار او با تفسير اهل بيت موافق است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 22 صفحه : 223