responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 196

من در «من ينشأ» منصوب است بر تقدير «اتخذوا له من ينشأ فى الحليه» كه بعنوان سرزنش نسبت به آنان گفته شده است كه چنين تهمت زده‌اند» همانگونه كه در جاى ديگر فرموده است:(أَمْ لَهُ الْبَناتُ وَ لَكُمُ الْبَنُونَ؟).

دليل كسى كه «عباد الرحمن» خوانده است آيه‌(بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ) است و دليل كسى كه «عند الرحمن» خوانده است، آيه‌(وَ مَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ) است و نيز اين آيه:(إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ) علاوه بر اينكه اين قرائت دلالت دارد بر عظمت مقام فرشتگان و تقرب آنان به پيشگاه الهى (كه از «عند» فهميده ميشود) همانگونه كه در جاى ديگر فرموده است:(وَ لَا الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ) البته اين قرب نزديكى با مسافت نيست.

و شهدت، دو قسم استعمال ميگردد:

1- شهود بمعنى حضور است.

2- بمعنى علم.

قسم اوّل كه بمعنى حضور است متعدى ميشود به مفعول به و دليلش اين نصف بيت است:

«و يوم شهدناه سليما و عامرا»

تقديرش چنين است شهدنا فيه سليما و از اين قبيل است قول اين شاعر كه ميگويد:

«شهدنا فما تلقى لنا من كتيبة

يد الدهر الا جبرئيل امامها»

كه در اين شعر مفعول شهد حذف شده است كه تقدير در آن «شهدنا المعركه بوده كه اگر در اين قسم متعدى بهمزه شود دو مفعول خواهد گرفت مى‌گويى «شهد زيد المعركه، و اشهدته اياها» و از اين قبيل است‌(ما أَشْهَدْتُهُمْ خَلْقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) ولى شهدت كه بمعنى علمت است بر دو قسم استعمال خواهد شد:

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 22  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست