لشكرىاند در آنجا شكست خورده از احزاب. تكذيب كرد پيش از ايشان، قوم
نوح و عاد و فرعون صاحب ميخها. و ثمود و قوم لوط و اصحاب ايكه ايشانند احزاب.
نبودند همه مگر تكذيب كردند رسولان را، پس حق شد عقاب. و نظر نكنند اينان مگر
فرياد واحدى را، نيست براى آن رجوعى.
قرائت:
اهل كوفه غير از «عاصم» (من فواق) با ضمّ خواندهاند و ديگران به فتح
خواندهاند، و اين دو لغت مانند (قصاص) به فتح و (قصاص) به ضمه مىباشد و آن از
باب (افاقه) و هوشيارى است و برخى گفته (فواق) به فتح اول به معنى راحتى و به ضم
اول به معنى مهلت و انتظار است. و اين قول «ابو عبيده» و «فراء» مىباشد.
اعراب
(جُنْدٌ ما هُنالِكَ)- لفظ (ما) زايد است و (جند)
مبتداء بوده و خبرش (مهزوم) مىباشد و (هنا لك) صفت براى (جند) است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 76