نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 52
نسبى و به حقيقت دانستند پريان كه احضار
شوندگانند. منزه است خداوند از آنچه مىستايند. مگر بندگان خداوند خالص شدگان.
قرائت
اصطفى- «ابو جعفر» و «نافع» به روايت «اسماعيل» و «ورش» از از طريق
«اصفهانى» كلمه (اصطفى) را به ما قبل خود متصل دانسته و چنين خواندهاند (..
لكاذبون اصطفى البنات ...) و همزه (اصطفى) را به كسر خواندهاند.
«ورش» از طريق «بخارى» و ديگران به فتح همزه (اصطفى) قرائت كردهاند.
ابو على گويد: توجيه در قرائت اول اين است كه لفظ (اصطفى) خبر باشد،
يعنى از دروغشان اين است كه مىگويند: (خداوند دختران را برگزيده است) پس در نظر
آنان اين چنين است، چنان كه خداوند مىگويد:(
(ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ))، «بچش كه همانا تو عزيز و
گرامى هستى- دخان- 49» كه در اين آيه منظور اين است كه اى پيغمبر تو در نزد خودت
عزيز و گرامى هستى. و جايز است كه (اصطفى البنات) از (ولد اللَّه) بدل باشد زيرا
ولادت و اتخاذ آنها مانند اصطفاء و برگزيدن آنها مىباشد پس جمله (اصطفى) بدل از
مثال سابق مىباشد. و ممكن است كه جمله (اصطفى البنات) تفسير از (و انهم لكاذبون)
باشد و ممكن است كه جمله (اصطفى) متعلق به (يقولون) باشد كه حرف عطف ساقط شده است
مانند:( (سَيَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ)) «به زودى گويند سه تا بودند چهارمشان سگ آنان بود.
كهف- 22».
و توجيه در قرائت دوم اين است كه كلمه (اصطفى) بر اساس نكوهش و توبيخ
باشد چنان كه خداوند گويد:( (أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا
يَخْلُقُ بَناتٍ)) «يا بگرفت از آنچه آفريد دختران را- زخرف- 16» كه در چنين مواردى
منظور از كلام،
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 52