نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 48
قرعه انداخته تا يكى را به دريا افكند و در
هر سه بار قرعه بنام يونس افتاد و لذا دانستند كه منظور همان يونس است، او نيز خود
را به دريا افكند و يا مردم او را به دريا افكندند.
(فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ) (بلعيد او را ماهى)
گفتهاند كه خداوند به ماهى وحى فرستاد كه من بنده خود را روزى تو قرار ندادهام
بلكه شكم تو را مسجد او قرار دادهام، پس نبايد استخوانى از او بشكنى و پوستى از
بدن او را زخمى كنى.
(وَ هُوَ مُلِيمٌ) (و او نكوهيده بود) يعنى او
مستحق و سزاوار سرزنش بود نه اين كه سزاوار عذاب باشد به خاطر اين كه بدون امر
خداوند از ميان قومش خارج شده بود.
در نزد ما شيعيان، ملامت حضرت يونس به خاطر ترك مندوب و مستحبّ بوده
و انسان گاهى براى ترك كار مستحبّ و مندوب مورد ملامت قرار مىگيرد ولى آن كسى كه
سر زدن گناه صغيره را از انبياء جايز مىداند، كار حضرت يونس را گناه صغيره
مىشمارد كه به واسطه رفتن در شكم ماهى كفارهاش داده شده و مورد بخشش قرار گرفته
است. اهل تفسير در مدت درنگ يونس در شكم ماهى اختلاف كردهاند:
«مقاتل بن حيان» گويد: سه روز بوده است.
«عطا» گفته: هفت روز بوده است.
«ضحاك» قائل شده كه: بيست روز بوده است.
«سدى» و «مقاتل بن سليمان» و «كلبى» آن را چهل روز دانستهاند.
(فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ) (پس اگر نبود كه او از تسبيح كنندگان بود) يعنى اگر نبود كه در حال
بيچارگى از نماز گزاران و نيايشگران باشد تا خدا او را هنگام بلاء و نجات دهد ...
اين قول «قتاده» است «سعيد بن جبير» گويد: تسبيح «يونس» اين بود كه مىگفت( (لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ)
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 48