responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 21  صفحه : 45

بدرستى كه شما مى‌گذريد بر ايشان بامداد كنندگان. و به شب، آيا پس تعقل نمى‌كنيد. و همانا يونس از مرسلان است. هنگامى كه گريخت به كشتى انباشته. پس قرعه زد، پس شد از افتاده شدگان. پس فرو بردش ماهى و او بود نكوهيده. پس اگر نبود كه او از تسبيح كنندگان بود. هر آينه درنگ مى‌كرد در شكمش تا روزى كه مبعوث شوند. پس انداختيمش به هامون و او بيمار بود. و رويانديم براى او درختى از كدو. و فرستاديم او را به صد هزار يا مى‌افزودند. پس ايمان آوردند، پس كامرانشان كرديم تا هنگامى.

قرائت‌

حضرت صادق (ع) بجاى (او) اين كلمه را (و يزيدون) با (واو) خوانده و جهتش روشن است.

شرح لغات‌

غابر- اين كلمه باقيمانده اندك چيزى را گويند كه از ميان رفته است و بدين جهت گرد را (غبار) گويند كه اندكى از خاك بوده كه باقى مانده است.

تدمير- اين كلمه به معنى هلاكت بر اساس مخالفت و نكوهش است.

ابق- كسى را گويند كه بگريزد و صاحبش به آن دست نتواند پيدا كند.

مشحون- به معنى مملو و آكنده و انباشته مى‌باشد.

مساهمه- به معنى قرعه زدن را گويند كه بواسطه انداختن تير انجام شود.

دحض- به معنى سقوط كردن است، مى‌گويند: (دحضت حجته) يعنى ساقط شد حجت او. يا گويند: (ادحضها اللَّه) پرت و منحرف و ساقط كرد خداوند او را، كه (دحض) در اينجا از (زلق) به معنى لغزش گرفته شده زيرا كه عابر در جاى لغزان سقوط مى‌كند.

عراء- فضايى را گويند كه درخت و چيز ديگرى او را نپوشاند و گويند مراد از (عراء) زمين باير و خالى است.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 21  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست