نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 180
زمين را آفريد گويند البته خداوند! بگو آيا
پس ديديد آن چه را غير از خداوند مىخوانيد كه اگر خداوند ضررى به من اراده كند
آيا ميتوانند ضرر او را دفع كنند يا اگر اراده كند بر من رحمتى را آيا آنان
ميتوانند بازدارنده رحمت او باشند، بگو بس است مرا خداوند بر او توكل مىكنند توكل
كنندگان. بگو اى قوم، عمل كنيد بر توانايى خويش همانا من عمل كنندهام، پس بزودى
بدانيد.
آن كه بيايدش عذابى خوار مىكند او را و فرود آيد بر او عذابى
پاينده.
قرائت:
عبده- اهل كوفه غير از «عاصم» و «ابو جعفر»، (بكاف عباده) به صورت
جمع خوانده و ديگران به صورت مفرد قرائت كردهاند. توجيه در قرائت اول اين كه
تقدير چنين مىباشد (آيا خداوند نگهدارنده نيست بندگان پيامبر خود كه ابراهيم را
از آتش، نوح را از غرق و يونس را از شكم ماهى و انبياء را از خطرات نگه داشت، پس
تو را نيز نگه داشته و محافظت مىكند).
و توجيه در قرائت دوم اين است كه تقدير چنين باشد: (آيا خداوند كفايت
كننده نيست تو را)، يعنى اگر چه آنها تو را مىترسانند ولى خداوند تو را نگهدارى
مىكند.
كاشفات- ممسكات- اين دو كلمه را به دو صورت قرائت كردهاند، اول با
تنوين و دوم با اضافه به كلمه ما بعد. و شايد منصوب بوده كه حال باشد.
تفسير:
چون خداوند صادق و مصدق را وعده داد به دنبال آن بيان مىكند كه
ايشان را يارى و كفايت مىكند اگر چه دشمنان به قصد اذيت ايشان باشند و مىگويد:
(أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ)
(آيا خداوند كفايت كننده بنده خود نيست) از كلمه استفهام تقرير استفاده شده است و
منظور از عبد حضرت محمد 6 ميباشد، يعنى خداوند او را در مقابل خطر دشمن محافظت
مىكند،
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 180