نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 130
كه از خداوند مىباشد، يعنى خبرى كه بر
ايشان گفتم شامل سرگذشت پيامبران بوده كه در آن انديشه نكردند تا به صدق نبوت من
اعتراف كنند و دلالت مىكند بر اين، قول خداوند كه مىفرمايد:
(ما كانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلى) (نمىباشد براى من دانشى به گروه برتران) كه فرشتگان باشند.
(إِذْ يَخْتَصِمُونَ) (زمانى كه گفتگو مىكنند)
يعنى چون خداوند به ايشان گفت كه من قرار مىدهم در روى زمين براى خود خليفه و
جانشين، فرشتگان گفتگو كرده و عرض كردند:( (أَ تَجْعَلُ
فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ))،
«آيا قرار ميدهى در زمين كسى را كه فساد كرده و خونريزى كند- بقره- 30» و اين
گفتگوى فرشتگان و (ملاء اعلى) مىباشد كه از «ابن عباس و قتاده و سدى» نقل شده است
پس مقصود چنين مىشود كه: من آنچه از گفتگوى فرشتگان فهميدم، از طريق وحى مىباشد.
«ابن عباس» از رسول خدا 6 روايت كرده كه به من فرمود: آيا مىدانى
مخاصمه و گفتگوى فرشتگان چه بوده است؟ گفتم نمىدانم، فرمود: درباره كفارات و
درجات گفتگو مىكردند، كه كفارات عبارت است از رنگين كردن وضو در بامدادان سرد و
برداشتن گامها براى حاضر شدن در جماعات و انتظار نماز پس از نماز و اما درجات
عبارت است از آشكار گفتن سلام و اطعام طعام و خواندن نماز در شب هنگامى كه مردم در
خوابند.
(إِنْ يُوحى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ) (وحى نشود بر من مگر اين كه باشم ترساننده آشكار) يعنى مرا علمى به
گفتگوى فرشتگان نبود و ممكن نبود كه شما را از اخبار ايشان آگاه گردانم اگر خداوند
مرا آگاه از اخبار ايشان نمىگردانيد، ولى وحى نشده بر من مگر بيم دادن و ترساندن
واضح و آشكار، و يا مقصود چنين است كه وحى نشدهام مگر اين كه هستم بيم دهنده
آشكار و ترسانندهاى كه ظاهر كننده حق باشم
.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 21 صفحه : 130