نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 453
اختطفه گريزاند و فرارى نمود.
الشهاب: شعله آتشى كه ميدرخشد گفته ميشود" فلان شهاب حرب"
فلان كس شعله آتش است در جنگ هر گاه بگذارد.
الثاقب: نورانى و روشن مثل آنكه بنور و روشنائيش سوراخ ميكند و از
آنست حسب ثاقب يعنى شريف.
اعراب:
حفظا مصدر فعل محذوف است يعنى زيّناها و حفظناها حفظا زينت داديم و
ما حفظ كرديم آن را حفظ كردنى، لا يسمعون جملهاى است كه محلش مجرور است به اينكه
صفت شيطانست.
دحورا مصدر فعل است كه بر او دلالت ميكند" يقذفون" يعنى
يدحرون دحورا، يعنى دفع ميكنند دفع كردنى" الا من خطف الخطفه" محتمل است
كه(" مَنْ خَطِفَ") در محل نصب باشد بر
استثناء و عامل در آن چيزى باشد كه لام در لهم عذاب بآن متعلّق است و مستثنى منه
هم از لهم باشد و محتمل است كه استثناء منقطع باشد پس" من خطف" مبتداء و
خبرش فاتبعه شهاب- ثاقب باشد.
تفسير:
(وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا) مفسّرين در معناى
الصافات بر چند وجه اختلاف كردهاند:
اختلاف معناى صافات
1- ابن عباس و مسروق و حسن و قتاده و سدى گويند: آنها فرشتگانند كه
صف در صف قرار دارند در آسمانها مثل صفوف مؤمنين در نماز.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 453