responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 442

انسانى واقعا بطبيعت باشد زيرا كه طبيعت در حكم مردگانست در اينكه زنده نيست ادراك و شعور و قدرت ندارد، پس چگونه از آن فعل صحيح مى‌شود و نميشود كه خلقت او اتفاقى و تصادفى هم باشد براى آنكه براى حادث ايجاد كننده لازم است كه توانا و دانا باشد، و در آيه دلالت است بر صحت استعمال نظر و دقت و انديشه در دين براى آنكه خداوند سبحان اقامه حجّت و دليل نموده بر مشركين بقياس كردن خلقت و عالم دوّم را بر خلقت و عالم دنيا و ملزم كرد آن كس را كه اقرار باوّلى نموده اقرار بدوّمى نمايد، سپس تأكيد كرد خداى سبحان انكار بر او را و فرمود:

(وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلًا) يعنى در انكار روز قيامت و زنده شدن مردگان مثل باستخوان پوسيده زد و آن را با دستش گرد و پودرى نمود و تعجّب كرد از كسى كه ميگويد كه خدا آن را زنده ميكند.( وَ نَسِيَ خَلْقَهُ‌) يعنى ترك كرد نظر كردن در خلق و آفرينش خود را وقتى كه او را از نطفه و آب گنديده‌اى آفريد سپس بيان كرد اين مثل را بقول خودش:

(قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ‌) گفت كيست كه زنده كند اين، استخوان را در حالى كه آن پوسيده است، مفسّرين درباره اين گوينده اختلاف كرده‌اند:

قتاده و مجاهد گفته‌اند: كه آن ابى بن خلف است و اين از حضرت صادق 7 هم روايت شده است.

سعيد بن جبير گويد: او عاص بن وائل سهمى بوده حسن گويد: او اميّة بن خلف بوده است سپس خداوند سبحان فرمود در رد بر آن:

(قُلْ‌) بگو اى محمد باين شخص متعجّب از برگشتن مردگان‌( يُحْيِيهَا)

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 20  صفحه : 442
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست