نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 372
و قرار داديم از پيش روى ايشان سدّ و حجابى
و از پشت سر آنها هم سدّى، پس نابينا كرديم ايشان را، پس آنها نمىبينند و اين بنا
بر يكى از دو وجه تشبيه است براى آنها بكسى كه اين صفت اوست در اعراض از ايمان و
قبول حق و اين عبارت از واگذارى خداست ايشان را وقتى كفران كردند و مثل آنكه گفته
است، ما ايشان را واگذاريم در حال شكست خوردگى، پس اين از پيش روى و پشت سرشان
سدّى شد، و وقتى گفتيم كه آن توصيف حال ايشانست در آخرت پس سخن بنا بر حقيقت است و
آن عبارت از تنگى جاى در آتش است بطورى كه راه جلو و عقب رفتن را ندارند زيرا
اطرافشان مسدود و بسته است، و هر گاه حمل كرديم آن را بر صفت مردمى كه اهتمام
بكشتن پيغمبر 6 نمودند، پس مقصود اينست كه ما قرار داديم پيش روى اين كفّار
مانعى و از پشت ايشان نيز مانعى تا آنكه نديدند پيامبر را و قول خدا( فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ) يعنى
كور كرديم چشمهاى ايشان را پس نميديدند پيغمبر 6 را.
و روايت شده كه ابو جهل تصميم گرفت كه پيغمبر 6 را بكشد، پس هر گاه
شب بيرون ميرفت او را نميديد و خدا حايل ميشد بين او و آن حضرت، و بعضى گفتهاند:
فاغشيناهم، يعنى كور گردانيديم آنها را پس ايشان نميديدند- هدايت و راه سعادت را،
و برخى گفتهاند: فاغشيناهم، پس بسبب عذاب كور كرديم آنها را پس آنها آتش را
نميديدند، و بعضى گفتهاند: يعنى ايشان را چون از ايمان و قرآن منصرف شدند لازم شد
ايشان را اين بدبختى و نابينايى تا جايى كه نميتوانستند بطرفى روآورند مثل شخص
بسته شده به غل و كسى كه راهها بر او مسدود شده.