نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 20 صفحه : 182
سليل قروم سادة مثل ذادة
يبدون اهل الجمع يوم المحصّب
فرزندان سادات مانند مدافعين و حاميانى كه سبقت ميگيرند براى
شرافتشان اهل عرفات و منى را در روز محصّب (محلّى ميان منى و عرفات است).
و جهت جمع با الف و تاء آنها ميگويند: الطرقات و المعنات در معن جمع
معين، اعشى گويد:
جدّك التالد الطريف من السا
دات اهل القباب و الآكال
جدّ تو از سادات و بزرگانى بودند قديمى تازه و ظريف اهل قبه و بارگاه
و تاج و دستگاه.
ابو الحسن گويد: آن عربى است (و كبر) مانند عظم است و كثرة به اين
موضع شبيهتر است براى اينكه مرتّبا لعن ميشوند و در قرآن آمده( يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ) لعنت ميكند ايشان را
خدا(" وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ")[1] و لعنت ميكند ايشان را لعنت كنندگان، پس كثير او كثرت شبيهتر است
به تكرار و مرا راز كبر و قول خدا يوم تقلب وجوههم تقديرش يوم تقلب السعير وجوههم
است فعل را نسبت به آتش داده براى اينكه تقليب و زير رو شدن در آتش و بسبب آتش است
فرمود: مكرا الليل و النهار، براى آنكه مكر در شب و روز واقع ميشود و براى همين
است قول رؤبه كه ميگويد:
فنام ليلى و تجلى همى
و كنت ذا هم و راعى نجم
پس ليلى بخواب رفت و غصّه من برطرف شد و من غمناك و مراقب ستاره
بودم.
و قول ابن مسعود (عبد اللَّه وجيها) وجاهت و آبرومندى او نزد خدا از
اينكه بنده بود مر خدا را فهميده نميشود، پس قرائت مشهور و كان عند اللَّه-