جهاد بر شما مقرر شد و آن ناخوش آيند شما است و چه بسا چيزى را دوست
نداريد در صورتى كه خير شما است و چه بسا چيزى را دوست داريد با اينكه بضرر شما
ميباشد خدا ميداند و شما نميدانيد.
شرح لغات
كره: در فرق بين دو كلمه «كره» (بضم كاف) و «كره» (بفتح آن بعضى
معتقدند كه اولى بمعناى مشقت و دومى بمعناى كراهت و بىميلى است و اين دو با هم
ملازمه ندارند چه بسا چيزى را انسان دوست دارد ولى برايش مشقت دارد و چه بسا چيزى بىمشقت
است ولى انسان آن را دوست ندارد.
و بعضى اين دو كلمه را با هم بيك معنا گرفتهاند مانند «ضَعف و
ضُعف».
خير: خوبى و نقيض شر.
تفسير:
اين آيه بيان مىكند كه بهر كس دستور جهاد داده شده در آن مصلحت است.
(كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ ...)-
جهاد در راه خدا براى شما واجب گشت.
(وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ...)- در حالى كه آن جهاد
براى شما مشقّت داشته و شما طبعاً به آن ميل نداريد نه اين كه آن را دشمن داشته
باشيد.
گاهى ممكن است انسان چيزى را از آن نظر كه موافق طبع او نيست دوست
ندارد و يا مورد تنفر او باشد ولى چون خداوند دستور داده است اراده كند و بجا آورد
مانند روزه گرفتن در تابستان.
و بعضى گفتهاند مراد از كراهت اين است كه قبل از آن كه حكم وجوب
جهاد بر شما بيان شود رفتن بجهاد بر خلاف ميل شما بود ولى بعد از بيان آن معلوم
است مؤمن چيزى را كه خدا بر او واجب كرده هيچگاه اكراه ندارد.
(وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً ...)-
چه بسا چيزى را در حال حاضر اكراه داريد
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 288