نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 194
روايت كردهاند كه از آن حضرت سؤال شد كه
آيا وصيّت براى وارث جائز است؟
فرمود: بلى و اين آيه را تلاوت كرد.
سكونى از حضرت صادق 7 از پدر بزرگوار خود از حضرت امير
مؤمنان نقل نموده است كه فرموده «عمل كسى كه هنگام مرگ براى خويشاوندانى كه از او
ارث نميبرند وصيت نكند، با معصيت پايان يافته است».
مؤيّد آنچه گفتيم روايتى است كه از حضرت رسول اكرم 6 نقل شده است كه فرمود:
«من مات بغير وصيّة مات ميتة جاهليّة»
يعنى مرگ كسى كه بدون وصيّت بميرد، مرگ زمان جاهليت است» و نيز فرمود
«من لم يحسن وصيّته عند موته كان نقصاً في مروءته و عقله»
يعنى كسى كه در حين مرگ بطور شايسته وصيّت نكند، اين علامت آنست كه
مردانگى و عقل او ناقص است از حضرت صادق 7 نقل شده است كه فرمود:
«شايسته نيست مسلمانى، شبى را بروز بياورد مگر اينكه وصيّت نامه او در زير سرش
قرار داشته باشد».
پس هر گاه كسى بعد از شنيدن وصيت آن را تغيير دهد گناه اين عمل بر
كسانى است كه عمل بر خلاف وصيت كنند و آن را تغيير بدهند خداوند بهر چه خلاف بگوئيد
شنوا و باعمال آنان دانا است
تفسير:
پس از بيان حكم وصيّت، خداوند تغيير وصيّت را مورد تهديد قرار داد و
فرمود:
(فَمَنْ بَدَّلَهُ ...)- هر كس از اوصياء يا اولياء
ميّت يا شهود وصيّت «وصيّت» را تغيير بدهد و ضمير در «بدّله» از اينجهت مذكّر آمده
است كه بايصاء برميگردد مانند(فَمَنْ جاءَهُ
مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ)[1] كه مذكّر بودن آن باعتبار و «عظ» است.
بعد ما سمعه ...- بعد از آنكه وصيّت را از وصى بشنود لفظ «سماع» را