نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 2 صفحه : 108
تفسير
خداوند خبر ميدهد به اينكه علماء اهل كتاب پيغمبر اسلام صلّى اللَّه
عليه و اله را كاملًا ميشناسند و صحت نبوّت آن حضرت را ميدانند و ميفرمايد:(الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ)
يعنى بكسانى كه كتاب فرستاديم كه منظور از آن علماء اهل كتاب است.
(يَعْرِفُونَهُ ...)- يعنى محمّد صلّى اللَّه
عليه و اله را ميشناسند و ميدانند كه او بر حقّ است.
(كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ ...)-
چنان كه پسران خود را ميشناسند بعضى گفتهاند:
ضمير در «يعرفونه» بعلم يعنى نبوّت برميگردد ابن عبّاس ميگويد ضمير
در «يعرفونه» بامر قبله برميگردد.
اگر سؤال شود كه چگونه خداوند فرمود(يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ) و
حال آنكه آنها فرزندان خود را فقط از لحاظ حكم ميشناختند يعنى آثار فرزند خود بودن
را چون در فراش آنها متولّد بود مترتّب ميكردند ولى نسبت بحقانيّت پيغمبر اسلام
صلّى اللَّه عليه و اله حقيقة علم و يقين داشتند.
جواب آن اين است كه تشبيه ميان دو معرفت واقع در آيه فقط در اصل
معرفت است ولى طريق معرفتها بيكديگر تشبيه نشده است. طريق معرفت نسبت به پيغمبر
اسلام 6 برهان و يقين است ولى طريق معرفت در پسرانشان
تولّد از همسران آنها و امثال آن است كه ظاهرا موجب لحوق فرزند بپدر ميباشد.
(وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ
يَعْلَمُونَ ...)- يعنى طايفهاى از اهل كتاب حق را با اينكه ميدانند كتمان مىكنند و
علّت اينكه طايفهاى از آنها را فقط ذكر كرد اين است كه بعضى از آنها مانند عبد اللَّه
بن سلام و كعب الأحبار و غير آنها اسلام را پذيرفتند