نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 57
خويش را درستى و هدايت ميپنداشتند.
(وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى
بِالْبَيِّناتِ): و نيز قارون و فرعون و هامان را نابود ساختيم- بر اثر گناهان آنان-
البته «موسى» با دليلهاى واضح- معجزات آشكار- كه «عصا» را «مار» مينمود و «كف» دست
او چون «ماه» روشنى مىبخشيد و «دريا» را شكافته از آن عبور ميكرد و غير اينها- و
خلاصه با معجزات فراوانى- بسويشان آمد.
(فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ):
پس بروى زمين تكبر نموده و مطيع پروردگار جهان نگرديدند.
(وَ ما كانُوا سابِقِينَ): نبودند پيشى
گيرندگان يعنى از قدرت خدا بيرون نروند.
(فَكُلًّا أَخَذْنا بِذَنْبِهِ):
پس هر يك را بگناهش گرفتيم و بسبب انكار پيامبران- و نافرمانى از فرامين آنان-
عذابش نموديم.
(فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً):
پس بر عدهاى از آنان سنگ ريزه فرستاديم و گفتهاند كه «حاصب» باد تندى است كه در
او سنگ ريزه باشد. «ابن عباس» و «قتاده» گويند ايشان كه باين عذاب گرفتار شدند ملت
«لوط» بودند و بعضى گفتهاند ملت «عاد» ميباشند.
(وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ): و
عدهاى صدا (ى مهيب) آنان را گرفت- تا هلاك شدند، و آنان ملت «ثمود» كه «شعيب» در
بينشان برسالت مبعوث شد، بودند و اين مطلب از «ابن عباس» و «قتاده» نقل شده است.
«الصيحه» بمعنى عذاب- كه در او صداى مهيب باشد- آمده است[1]. و بعضى گفتهاند مقصود اين است كه
«جبرائيل» بر آنان صيحه زد و ايشان مردند.
(وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ): و
بعضى كه فرو برديمش بزمين و او «قارون» بود.
(وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا): و
عدهاى كه ايشان را غرق نموديم و آنها ملت «نوح» و