نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 43
هجرت كنيد نه آنكه خود را شبيه به هجرت
كنندگان قرار دهيد يعنى هجرت خود را خالص (و تنها) براى خدا قرار دهيد.
ناديكم: النادى و الندى بمعنى مجلسى است كه مردم در او جمع ميشوند و
تنادى القوم يعنى مردم در مجلس جمع شدهاند و «دار الندوه» عبارت از همان خانه
«قصى بن كلاب» بود كه مردم در او اجتماع مينمودند تا در امور مشاوره نمايند چون آن
خانه را مبارك ميدانستند، و ريشه اين لغت از «نداء» گرفته شده چون مردم يكديگر را صدا
ميزدند.
مقصود:
پس از پايان آيات گذشته خداوند چنين عطف كرده و فرمود:
(فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ): پس ايمان باو آورد لوط
يعنى لوط ابراهيم را تصديق كرد (و گفتههاى او را پذيرفت) ابن عباس و ابن زيد و
مشهور دانشمندان تفسير ميگويند لوط پسر خواهر ابراهيم بود و ابراهيم دايى او محسوب
ميشد و اولين فردى بود كه تصديق (رسالت و گفتههاى) ابراهيم نمود، سپس ابراهيم باو
گفت:
(وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى رَبِّي):
من بسوى پروردگارم مهاجرت ميكنم و بفرمان خداوندم از بين ملت ظالم بمنظور هجرت
بيرون ميروم زيرا اعمال آنان پليد است، از «جبائى» نقل شده كه بعضى گفتهاند كه
«لوط» گفت من بسوى پروردگارم مهاجرت ميكنم «قتاده» ميگويد پس ابراهيم با لوط و زنش
بنام «ساره» كه دختر عمويش بود از قريه «كوثى» كه يكى از دهات اطراف كوفه بود
بيرون آمدند و بطرف مملكت «شام» هجرت كردند.
و نظير اين هجرت، هجرتى است كه براى مسلمانان اتفاق افتاد و آنان
بسبب آزارهاى بتپرستان، ديار خود را ترك گفته ابتداء به «حبشه» و سپس به «مدينه»
هجرت نمودند[1].
[1]- هجرتى كه براى پيامبر و مسلمانان اتفاق افتاد بسيار عجيب و
آموزنده است، آيا چگونه ميشود مردمى مانند عرب جاهليت با آن همه محروميتها از
نورى چون( پيامبر) و برنامهى( آسمانى او استفاده نكرده و بلكه او و يارانش را در
شكنجه و عذاب قرار دهند؟.
در باره هجرت، سخن بسيار است و نكتههاى آموزندهاى دارد كه
اكنون جاى ذكر آن نيست، اما آنچه لازم است بايد يادآور شوم كه مسلمين دو هجرت
داشتند.
1- هجرت بسوى( حبشه).
2- هجرت بسوى( مدينه) هجرت اول عدهاى از مسلمين بر اثر شكنجه
و آزارهاى مشركين بستوه آمده و از حضور پيامبر اجازه خواستند تا به مملكت( حبشه)
هجرت كنند تا دور از شكنجههاى بتپرستان قدرى آسوده باشند، پيامبر بآنان اجازه
داد و آنان بسوى حبشه حركت نمودند.
هجرت دوم حركت پيامبر6 را بسوى مدينه در سال 13 بعد از
بعثت هجرت بمدينه گويند و اين هجرتى است كه موجب عظمت اسلام شده و مسلمانان در
مدينه رفته رفته كنار حضرتش گرد آمده و اسلام قوت گرفت و جهانى شد. و باز همين
هجرت مبدأ تاريخ شمسى و قمرى در اسلام گشته و در بين ملتهاى مسلمان مشهور گرديد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 43