نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 25
نظير آن حديث معنى ميدهد كه فرمود
(من سن سنة سيئة ...-)
و مانند آيه ديگر قرآن خواهد بود كه(
لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ
الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ)[1] تا بدوش كشند تمام بارهاى گناهان خويش و بار گناهان افرادى را كه
گمراه مىكنند آنها را بدون علم.
(وَ لَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَمَّا كانُوا يَفْتَرُونَ): و در قيامت از آنچه را كه افترا ميگفتند سؤال ميشوند و اين سؤال نه
بعنوان استعلام و استخبار است زيرا خداوند آگاه باعمال آنها است بلكه منظور كوچك
شمردن و توبيخ كردن و بزخمهاى آنان نمك پاشيدن است.
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ):
ما نوح را بسوى قومش فرستاديم تا آنان را به يكتاپرستى و ايمان بخداوند جهان دعوت
كند.
(فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً): پس در بين آنها هزار سال بجز پنجاه سال زندگى كرد و بسوى آئين
توحيد دعوت نمود ليكن از او نپذيرفته و انكارش نمودند.
(فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ): پس آنان را طوفان
گرفت «همان طوفان معروف نوح» كه نتيجه اعمال و كفر آنان بوده و بالنتيجه هلاك
شدند.
(وَ هُمْ ظالِمُونَ): و ايشان با برنامههاى شرك
و عصيان ستم بخويشتن نمودند.
(فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ):
پس ما نوح و كسانى كه ايمان بخدا آورده و در سفينه «كشتى» جاى داشتند نجات داديم.
(وَ جَعَلْناها): و قرار داديم سفينه را.
(آيَةً لِلْعالَمِينَ): علامت و نشانهاى براى
مردم تا قيامت كه عبرت بگيرند زيرا جريان سفينه صف مؤمنين را از كفار جدا نموده و
نكوكاران را از گناه كاران ممتاز ساخت تا ثابت شود كه نوح در گفتار خود راست بوده
و قوم او كافر بودند.