نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 138
بگردان روى خود را بسوى دين استوار پيش از
آنكه روزى كه بناگزير فرا رسيده و نتواند از خدا بگريزد. در آن روز (مردم
بدستههاى مختلف) جدا ميشوند. هر آنكه كافر شود پس بر خودش كفرش بوده و هر كه كار
شايسته انجام دهد پس براى خودشان آماده مىكنند تا پاداش دهد آنان را كه ايمان
آورده و كارهاى شايسته انجام داده از فضل خود البته او دوست نمىدارد كافران را.
شرح لغات:
يصدعون: صدع بمعنى شكاف و تصدع بمعنى تفرق و از هم جدا شدن است و
بهمين معنى شاعر استعمال كرده ميگويد:
و كنا كندمانى جذيمة حقبة
من الدهر حتى قيل لن يتصدعا
بوديم ما دو برادر مانند دو نديم جذيمه پادشاه حيره مدت زمانى كه
گفته ميشد هرگز جدايى نشود بين ما اما مرگ بين ما جدايى انداخت.
مقصود:
سپس خداوند آنچه را كه بر اثر دورى از خداشناسى بمردم ميرسد ياد
نموده ميفرمايد:
(ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ):
ظاهر شد قحطى و تباهى در خشكى و دريا زيرا چشمهها خشكيده و دريا (ى احمر) نيز به
زمينهاى مجاور نفعى نميرساند.
(بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ):
بسبب گناهان و انحرافاتى كه مردم قريش بنا بنقل «ابن عباس» انجام ميدهند.
و مقصود از خشكى و درياى فوق الذكر خشكى و درياى تمام كرده زمين نيست
بلكه مراد حجاز و سرزمين عربستان است كه بنفرين پيامبر 6 قحطى بوجود آمده و بقول
«فراء» اشجار آن خشكيده و چشمههايى كه بسوى دريا سرازير بوده قطع گرديد و اين
قحطى جزاى گناهانى بود كه انجام داده و پاداش خود را در اين جهان كشيدند. و ممكن
است مقصود نابودى آنان و خرابى ساكن آنها بوسيله عذاب باشد، و اين بمقتضاى حكمت و
عدل پروردگار است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 19 صفحه : 138