نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 99
باطل است.[1]
اما اين قول جبائى با ظاهر قرآن مخالفت دارد. زيرا كسى مىتواند تصور كند كه سجده
خداوند حق و سجده خورشيد باطل است كه خدا را بشناسد و مقام و عظمت او را فهميده
باشد. بخصوص كه هدهد تزيين اعمال ايشان را به شيطان نسبت ميدهد. چنين سخنى از كسى
سر مىزند كه عدل را بشناسد و بداند كه كار قبيح بر خداوند متعال روا نيست.
(أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ): تخفيف بنا بر اين
است كه براى تنبيه و امر به سجود باشد.
يعنى آگاه باشيد و خداى خود را سجده كنيد.
برخى گويد: اين كلام از هدهد است. هدهد هنگامى كه پيش سليمان آمد، از
روى انكار و اظهار تنفر چنين گفت.
اما بنا بر تشديد، يعنى: شيطان اعمالشان را زينت داده تا خداوند يكتا
را سجده نكنند.
[1]- همانطورى كه مرحوم طبرسى به جبائى ايراد ميگيرد، قول جبائى
ناشى از عدم دقت در خود قرآن كريم است. زيرا در عدهاى از آيات حتى به جمادات نسبت
شعور و ادراك و تسبيح و سجده داده شده است و همه اينها متفرع بر اين است كه اينها
از روى ادراك ذاتى خويش خدا را شناخته باشند. آرى:
گر ترا از غيب
چشمى باز شد
با تو ذرات
جهان همراز شد
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 99