نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 7
در سوره انعام گذشت).
(أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ
كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ): آيا بزمين نمينگرند كه از هر نوع
پسنديده و نافعى چقدر در آن سبز كردهايم.[1]
برخى گفتهاند: مقصود از نبات زمين، مردم است. چنان كه مىفرمايد:(وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً) (خداوند شما را از زمين رويانيد: نوح 17) آنها كه داخل بهشت شوند،
كريمند و آنها كه به جهنم روند، پست مىباشند.
(إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ): در اينها نشانهها و دلائلى بر قدرت و يگانگى ماست. ولى اكثر ايشان
تصديق و اعتراف ندارند، و اين بخاطر عناد و تقليد از اسلاف و فرار از وظيفه و
تكليف است. (بگفته سيبويه كلمه «كان» در اينجا زائد است).
(وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ): خداى تو قادر غير عاجز و غالب غير مغلوب است و انواع نعمتها را به
بندگان خود مىبخشد.
[1]- كلمه زوج به معنى نوع است و از آنجا كه در معنى آن ملاحظه«
نايگانگى» شده است، مفهومى دارد كه با مفهوم فرد و« يگانگى» مغايرت دارد. از
اينجهت است كه بخداوند متعال فرد گفته مىشود ولى زوج اطلاق نمىشود.
كليه موجودات ممكنه عالم و لو فرد و تك باشند، اما واقع اين
است كه فرد و تك حقيقى نيستند و در ذات و سرشت آنها استعداد آميزش و تزوج با
موجودات ديگر نهفته است و حتى مىتوان گفت: اينها وقتى كاملا جالبند كه در حال
تزوج و آميزش و تركيب با يكديگر ملاحظه شوند و الا به تنهايى معلوم نيست اين همه
داراى ارزش و اهميت باشند.
هر موجودى يك نوع گرايش و كشش بطرف همنوعان خود دارد و يك نوع
گرايش و كشش بطرف موجودات و مخلوقات ديگر. اينجاست كه براى كسى كه در باره موجودات
مطالعه ميكند، يك مطالعه سه جنبهاى اهميت دارد: يكى وضع هر موجودى بملاحظه خودش
بتنهايى و ديگر بملاحظه تزوج آن با موجودات همنوعش و سوم مطالعه آن بملاحظه تزوج
آن با موجودات غير همنوعش. اينجاست كه استعمال كلمه زوج در مورد نباتات زمين ما را
به حقائق تازهاى رهنمون مىشود. آرى:
جهان چون چشم
و خال و خط و ابروست
كه هر چيزى
بجاى خويش نيكوست
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 7