نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 234
بقدرت نمايى و خودنمايى پرداخت و بر آنها
تعدى كرد. اين معنى از قتاده است. وى گويد: قارون را بواسطه زيبايى صورت «منور»
ميخواندند و در ميان بنى اسرائيل هيچكس تورات را بهتر از او نميخواند. ولى مثل
سامرى منافق بود و بر آنها تعدى كرد.
سعيد بن مسيب و ابن عباس گويند: او از طرف فرعون بر بنى اسرائيل
حكمرانى ميكرد و هنگامى كه بنى اسرائيل در مصر بودند بر آنها ستم ميكرد.
برخى گويند: او لباس خود را يك وجب از لباس بنى اسرائيل بلندتر كرده
بود.
(وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ
بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ): و به او گنجهايى داديم كه
كليدهايش را گروهى نيرومند بدشوارى حمل ميكردند. ممكن است منظور از مفاتح گنجها يا
كليدها باشد. اگر منظور گنجها باشد، معنى آيه اين است كه: گنجهاى او را گروهى
نيرومند حمل ميكردند. نظير:(وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ
الْغَيْبِ ...) (گنجهاى غيب در نزد خداوند است: انعام 58) برخى گويند: قارون به يكى
از گنجهاى يوسف دست يافته بود.
در باره آن گروه (عصبه) اختلاف است. برخى گويند: بين ده تا پانزده
نفر و برخى گويند: بين ده تا چهل نفر و برخى گويند: چهل نفر و برخى گويند: بين سه
تا ده نفر است. برخى گويند: عصبه جمعيتى است كه تعصب يكديگر دارند.
(إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ
الْفَرِحِينَ): بنى اسرائيل به قارون گفتند: به سبب گنجها سبكسرى و شادى مكن كه
خدا مردمى را كه چنين باشند دوست نميدارد. شاهد اينكه فرح در اينجا به معنى سبكسرى
و غرور است، اين است:
و لست بمفراح اذا الدهر سرنى
و لا جازع من صرفه المتقلب
هر گاه روزگار خوشحالم كند، سبكسرى نميكنم و از گردش روزگار بىصبرى
و ناشكيبايى ندارم.