نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 18
بفرعون گفتند: آيا اگر غالب شويم، ما را
پاداشى است؟ گفت: آرى. در اين صورت شما از مقربين دربار خواهيد بود. موسى به ايشان
گفت: آنچه داريد بيندازيد. پس ريسمانها و عصاهاى خود را افكندند و گفتند: به عزت
فرعون كه ما غالبيم. موسى عصاى خود را افكند و در مدتى كوتاه، تمام ساختههاى
نيرنگآميز آنها را بلعيد. ساحران به سجده افتادند. گفتند: به خداى عالمين ايمان
آورديم. خداى موسى و هارون. فرعون گفت: پيش از آنكه به شما اذن دهم به او ايمان
آورديد؟ اوست بزرگ شما كه سحر را به شما آموخت، بزودى خواهيد دانست كه دستها و
پاهاى شما را بطور مخالف ببرم و شما را بدار بياويزم. گفتند: زيانى نيست. ما بسوى
خدايمان برمىگرديم.
مقصود:
(قالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ): فرعون به موسى گفت: اگر راست مى- گويى معجزاتى كه مدعى آنها هستى
بياور.
(فَأَلْقى عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ): موسى عصاى خود را افكند و همان آن بصورت مارى آشكار درآمد.
(وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ): و نيز دست خود را از آستين و گريبان خود بيرون آورد و در همان دم
براى بينندگان سفيد و نورانى گشت و مثل خورشيد ميدرخشيد.
(قالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ): فرعون به اشراف قوم خود گفت: اين مرد، ساحرى است كه بفنون سحر و
حيل آشناست.
(يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ فَما ذا
تَأْمُرُونَ): ميخواهد شما را از سرزمينتان بيرون كند و با سحر خويش بر شما غالب
گردد. شما در باره او چه مىگوئيد؟
در اينجا فرعون با اينكه مدعى خدايى است با آنها مشورت مىكند. شايد
آنها مىپنداشتند كه خدا مىتواند مشورت كند. هم چنان كه مىپنداشتند كه خدا
مىتواند جسم باشد.