نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 146
كه با ظهور معجزات بزرگ از قبيل شكافته شدن
دريا و اژدها شدن عصا و ... تكليف محال نيست. با رجعت هم تكليف محال نيست.
وانگهى رجعت تنها با اخبار ثابت نميشود تا قابل تأويل باشند. بلكه
اجماع شيعه اماميه بر آن است و اخبار هم مؤيد اجماع است.[1]
كسانى كه آيه مورد بحث را دليل بر رجعت نگرفته، بلكه دليل بر قيامت گرفتهاند،
مىگويند: مقصود از گروهى كه محشور مىشوند رؤساء و پيشوايان و زمامداران كفر و
انحراف است كه جمع مىشوند تا بر آنها اقامه حجت شود.
(حَتَّى إِذا جاءُو قالَ أَ كَذَّبْتُمْ بِآياتِي وَ لَمْ تُحِيطُوا
بِها عِلْماً): هنگامى كه از خاك بيرون آمدند خداوند به آنها مىگويد: انبياء و
دلائل مرا تكذيب كرديد و در صدد معرفت آنها و تعيين وظائف خود بر نيامديد؟
(أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ):
وظيفه واجب شما اين بود كه در پى دانش و معرفت و شناسايى دين و تكاليف خود باشيد.
ولى شما به وظائف خود عمل نكرديد. پس چه ميكرديد؟
بنا بر اين كه آيه قبل در باره رجعت باشد، مقصود از آيات، ائمه (ع)
است.
(وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ بِما ظَلَمُوا): بر اثر اينكه ظلم كرده و كارشان بجايى رسيده است كه از رستگارى دور
گشتهاند، عذاب بر آنها واقع مىشود.
(فَهُمْ لا يَنْطِقُونَ): ديگر حرفى ندارند
كه بزنند و از آن استفاده گيرند. ممكن است مقصود اين باشد كه از شدت ترس و وحشت
قادر بر تكلم نيستند.
[1]- همانطورى كه مؤلف نظر دادهاند رجعت منافاتى با تكليف ندارد
و اختيار را از كسى سلب نميكند. الا اينكه گفته شود: چه نتيجهاى دارد كه شخص
مرده، بار ديگر عقب گرد كند و بدنيا بيايد؟ پاسخ اين است كه عقب گردها گاهى براى
كسب پايگاه و قدرت و انرژى بيشتر است. چنان كه شخصى كه ميخواهد پرش كند، قدرى به
عقب مىرود تا بهتر موضع بگيرد و با انرژى بيشترى عمل پرش را انجام دهد و بيشتر
بپرد. پس اين عقب گرد، خود مقدمه پيشرفت بيشتر وجهش كاملترى است و بنا بر اين كار
لغو و بيهودهاى شمرده نميشود و لذا مؤلف در متن فرمودند كه خوبان مىآيند و با
نصرت مهدى( ع) ثواب مىبرند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 146