نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 13
برخى گويند: يعنى از فراموشكاران بودم.
برخى گويند: يعنى راه صواب را گم كردم. زيرا تعمد نداشتم و بخطا مرتكب قتل شدم.
نظير كسى كه مىخواهد مرغى را تير بزند ولى تيرش به انسانى اصابت مىكند. برخى
گويند: يعنى گمراه بودم از لحاظ اينكه تحريم قتل آن قبطى بمن وحى نشده بود.
(فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ):
پس از ارتكاب قتل، از ترس جانم به مدين فرار كردم.
(فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً): و
خداوند بمن منصب نبوت عطا كرد.
برخى گويند: مقصود از حكم، علم به چيزهايى است كه مطابق حكمت است.
يعنى تورات و علم به حلال و حرام و ساير احكام.
(وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ): و
مرا از مرسلين قرار داد.
(وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ): در باره معنى اين جمله اقوالى است: 1- موسى اعتراف مىكند كه فرعون
حق تربيت بر موسى دارد و توبيخ ميكند كه چرا بنى اسرائيل را به بردگى كشيده است.
پس مقصود اين است كه: آيا اين نعمت است كه بر من منت مىگذارى كه بنى اسرائيل را
به بردگى كشيدهاى و مرا به بردگى نكشيدهاى؟! 2- موسى مىخواهد منت فرعون را
انكار كند. يعنى: آيا بر من منت ميگذارى كه تربيتم كردهاى با اينكه قوم مرا به
بردگى كشيدهاى؟ مقصود اين است كه تمام زحماتى را كه در باره من كشيدهاى بخاطر به
بردگى گرفتن بنى اسرائيل بيفايده بوده است. 3- مقصود اين است كه اگر تو بنى
اسرائيل را به بردگى نگرفته بودى و فرزندانشان را نميكشتى، مادر من نيازى نداشت كه
مرا بدريا اندازد. تو بواسطه چيزى بر من منت ميگذارى كه خودت سبب آن بودهاى. اگر
تو آنها را به بردگى نميگرفتى، خانوادهام مرا تكفل ميكردند و در دريا نمىانداختند.
تو از اين راه بر من حق پيدا كردهاى كه اقدام به نافرمانى خدا نمودهاى. 4- موسى
ميخواهد بگويد ترا بر من حقى نيست. زيرا متكفل تربيت من مادر و افراد ديگر بنى
اسرائيل بودهاند كه به فرمان تو مرا تربيت كردهاند. يعنى تو بر من منت ميگذارى
كه
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 13