نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 121
ترجمه:
و بسوى ثمود فرستاديم برادرشان صالح را كه خداوند را پرستش كنيد.
آنها دو فرقه شده، بخصومت پرداختند. گفت: اى قوم، چرا پيش از نيكى تعجيل به عذاب
مىكنيد؟ چرا از خداوند طلب مغفرت نميكنيد؟ شايد به شما رحم شود. گفتند:
ترا و همراهانت را به فال بد گرفتهايم. گفت: شومى شما- به سبب
كفرتان- از ناحيه خداست، بلكه شما مورد آزمايش قرار ميگيريد. و در شهر نه نفر
بودند كه فساد ميكردند و اصلاح نميكردند. گفتند: سوگند ياد كنيد بخدا كه او و
خاندانش را بكشيم آن گاه به بازماندگانش بگوئيم كه ما از هلاكت ايشان خبر نداريم و
ما راست مىگوئيم.
آنها به نيرنگ پرداختند و ما كيفر نيرنگشان را داديم و آنها
نميدانستند. ببين كه چگونه است عاقبت نيرنگشان كه آنها و قومشان را هلاك كرديم.
اين است خانههاى آنها كه بواسطه ظلم ايشان خالى مانده است. در اين براى مردمى كه
بدانند، آيتى است و آنها كه ايمان آورده و تقوى پيشه كردند نجات داديم.
قرائت:
لنبيتنه: كوفيان بجز عاصم بصيغه مخاطب و جمع خواندهاند، همچنين
«لنقولن» را.
انا: حجازيان و ابو عمرو و سهل بكسر همزه و ديگران بفتح خواندهاند.
مقصود:
بدنبال قصه سليمان به نقل قصه صالح پرداخته، مىفرمايد:
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ
اعْبُدُوا اللَّهَ): بسوى قوم ثمود فرستاديم صالح را كه با
ايشان خويشاوندى داشت تا به آنها بگويد: خداى يكتا را بپرستيد و براى او شريك قرار
ندهيد.
(فَإِذا هُمْ فَرِيقانِ يَخْتَصِمُونَ):
اينها دو گروه شدند: گروهى مؤمن و گروهى كافر و هر كدام ديگرى را تخطئه ميكرد.
(قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ
الْحَسَنَةِ): صالح بگروهى كه تكذيبش
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 18 صفحه : 121