نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 90
(أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ
عَبَثاً): آيا شما منكرين قيامت و شيفتگان دنيا تصور
ميكنيد كه به بازى و باطل آفريده شدهايد و هدف و حكمتى در آفرينش شما نيست- مثل:(أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدىً)
(قيامت 36: آيا انسان گمان ميكند كه مهمل گذارده ميشود؟) بطور كلى مقصود اين است
كه: انسان نبايد گمان كند كه آفريده شده تا هر كارى كه ميخواهد بكند و در برابر
كردارش مؤاخذه نشود. البته چنين آفرينشى بيهوده است. زيرا كسى كه كارى كند كه نه
خود نفع برد نه ديگرى، كار بيهوده كرده است ... بديهى است كه خداوند بىنياز است و
از خلقت انسان نفعى نمىبرد. بنا بر اين بايد فائده خلقت به خود انسان برسد. يعنى
انسان عبادت كند و پاداش بگيرد. نتيجه اين است كه در روز قيامت بايد ميان گنهكار و
عاصى فرق گذاشته شود.
(وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ):
آيا گمان ميكنيد كه بحكم ما برگردانده نميشويد و به جايى كه جز ما حكومت ندارد
آورده نميشويد؟
(فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُ):
خداوند كه مقتدر و صاحب اختيار بر حق است، از وصف جاهلان برتر است و شريك و فرزند
ندارد.
برخى گويند: يعنى خدا برتر است از اينكه كار بيهوده كند.
ملك حق، يعنى كسى كه ملك هستى از آن اوست و مالكيت ديگران در قبال
مالكيت او مستعار و غير حقيقى است. بعلاوه او مالك اشياء است از جميع وجوه و
ديگران مالكيتشان از جميع وجوه نيست.
(لا إِلهَ إِلَّا هُوَ): حق چيزى است كه اعتقاد بآن
مطابق واقع باشد. پس هر كس معتقد است كه خداوند يگانه است و او را شريكى نيست،
عقيدهاش مطابق واقع و صحيح است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 90