نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 205
(فَقُلْنَا اذْهَبا إِلَى الْقَوْمِ
الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَدَمَّرْناهُمْ تَدْمِيراً): آنها
را بسوى فرعون و قومش كه به تكذيب آيات ما پرداخته بودند، فرستاديم، موسى و هارون
مأموريت خود را انجام دادند. ولى فرعون و قومش سخن آنها را نشنيدند و نبوت آنها را
منكر شدند و ما آنها را بنحوى شگفت انگيز هلاك كرديم.
(وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ): قوم نوح را به وسيله طوفان و آبى كه از آسمان مىباريد و از زمين
مىجوشيد غرق كرديم و اين بعد از آنى بود كه پيامبران را تكذيب كرده بودند. زجاج
گويد: تكذيب يك پيامبر تكذيب همه انبياء است.
(وَ جَعَلْناهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً): و
آنها را وسيله عبرت و اندرز مردم ساختيم.
(وَ أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ عَذاباً أَلِيماً): براى ستمكاران غير از عذاب دنيا عذابى دردناك در آخرت مهيا
كردهايم.
(وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِ):
همچنين عاد و ثمود و قومى كه پيامبر خود را در چاه افكندند هلاك كرديم.
برخى گويند: اصحاب رس گلهدار بودند و چاهى داشتند كه از آب آن
استفاده ميكردند و بتها را مىپرستيدند. خداوند شعيب را بسوى آنها فرستاد و تكذيبش
كردند. آب چاه فرو رفت و زمين آنها را بلعيد. برخى گويند: رس قريهاى بود در يمامه
كه مردم آن پيامبر خود را كشتند. برخى گويند: پيامبرى داشتند بنام حنظله كه او را
كشتند و خدا هلاكشان كرد.
برخى گويند: رس چاهى بود در انطاكيه. مردم آن حبيب نجار را كشتند. از
امام صادق روايت شده است كه زنان اين قوم مساحقه مىكردند.
(وَ قُرُوناً بَيْنَ ذلِكَ كَثِيراً):
در فاصله ميان عاد و ثمود و اصحاب رس اقوام ديگرى هم بودند كه بواسطه تكذيب انبياء
هلاك شدند. قرن 70 يا 40 سال است.
(وَ كُلًّا ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ):
بهمه آنها گفتيم كه اگر ايمان نياورند عذاب بر آنها نازل مىشود. برخى گويند: يعنى
احكام دين و دنيا را براى آنها بيان كرديم.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 205