نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 18
مقصود:
مقصود اكنون بذكر دليل ديگرى بر يگانگى خود پرداخته، مىفرمايد:
(وَ هُوَ الَّذِي أَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ): خدا كسى است كه شما را بعد از آنكه نطفه و بيجان بوديد، حيات بخشيد
و هنگامى كه اجلتان فرا رسيد شما را ميميراند و در روز حساب شما را بر مىانگيزد.
از اين بيان استفاده ميشود كه كسى كه قادر بر حيات بخشيدن ابتدايى است، قادر بر
حيات بخشيدن مجدد است.
(إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ):
انسان منكر است زيرا با همه دليلهاى روشن خدا را انكار ميكند.
(لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ): براى هر يك از امتهاى گذشته، شريعت و آئينى قرار دادهايم كه به
آن عمل ميكردهاند. اين معنى از ابن عباس است. برخى گويند:
يعنى براى آنها مكانى قرار دادهايم كه بدان انس گرفته، در آنجا
عبادت خدا كردهاند.
مناسك حج هم جاهايى است كه محل پرستش خداست، مجاهد و قتاده گويند:
يعنى براى هر كدام محلى- مثل منى يا جاهاى ديگر- قرار دادهايم كه در آنجا قربانى
كنند.
(فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ):
آنها بايد با تو در امر قربانى نزاع نكنند. تو هم بايد با آنها نزاع نكنى (معنى
باب مفاعله) نزاع آنها اين بود كه ميگفتند: آيا كشته خود را ميخوريد ولى كشته خدا
را نميخوريد؟ يعنى چرا ميته را نميخوريد؟
پس حق ندارند در اينباره با پيامبر خدا خصومت كنند.
برخى گويند: مقصود اين است كه دين آنها نسخ شده است. بنا بر اين حق
ندارند با پيامبر خدا مجادله كنند.
(وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ): به سخن آنها گوش
نكن و بدعوت خويش بسوى خدا و دين ادامه بده.
(إِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقِيمٍ):
كه تو بر دينى پايدار هستى.
(وَ إِنْ جادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ): اگر در باره قربانى با تو جدال كنند، بگو: خداوند به تكذيب شما
داناتر است و كيفر شما را ميدهد. اين آيه پيش از
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 17 صفحه : 18