responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 17  صفحه : 148

«چگونه خداوند حساب همه را با هم مى‌رسد؟» فرمود: همانطورى كه همه را در يك حال روزى ميدهد. برخى گويند: منظور از اين مثل عتبة بن ربيعه است كه در عصر جاهليت، در جستجوى دين بود و پس از طلوع اسلام، از دين رو گردان شد.

اكنون مثل ديگرى در باره كفار آورده، مى‌فرمايد:

(أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ‌):

يا اينكه كردار آنها مانند ظلماتى است در دريايى كه موجش كوه پيكر است و ساحل آن ديده نميشود و موجى روى موجى قرار دارد و روى موج را ابر پوشانده است.

(ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ‌): ظلمت‌ها روى يكديگرند: ظلمت دريا، ظلمت موج و ظلمت ابر.

مقصود اين است كه كافر كارها را از روى حيرت انجام ميدهد و رشد پيدا نميكند و بواسطه جهل و حيرت، همچون كسى است كه گرفتار اين ظلمت‌هاست. زيرا عمل و سخن و اعتقادش همه ظلمانى است. ابى گويد: كافر گرفتار پنج ظلمت است: سخنش ظلمت، عملش ظلمت، محل داخل شدنش ظلمت، محل خارج شدنش ظلمت و سرانجام او در قيامت نيز ظلمت است.

(إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها): وقتى دست خود را بيرون آورد، از فرط تاريكى نزديك است كه آن را مشاهده نكند. برخى گويند: يعنى دست خود را نمى‌بيند و برخى گويند: يعنى دست خود را با مشقت و دشوارى مى‌بيند.

(وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ): آنكه خداوند برايش راه نجاتى قرار نداده است، راه نجاتى ندارد. برخى گويند: يعنى هر كه در روز قيامت از نور خدا محروم است، نور ندارد.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 17  صفحه : 148
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست